علی علیزاده-تحریریه پارسینه | سالیان سال است موضوع چگونگی ورود دولتها، قوه قضاییه و سایر نهادهای مرتبط و غیر مرتبط به مسئله تهاجم فرهنگی و کنترل مبادی ورودی آن محل مجادلات و بحثهای بی سرانجامی بوده که نتیجه آن دست کم تا کنون به شکلی واضح قابل رویت نیست.
همچنین برآورد خسارات مهلک از محل آثار و تبعات سنگین این جنگ و تهاجم نرم، دغدغه بسیاری از مسئولان بوده تا بتوانند با ارزیابی دقیق کیفی آن، برای جامعه برنامه ریزی دقیقی کنند و از این رو به نظر نمی رسد پایانی بر این دغدغه و کنترل آسیبهای اجتماعی آن، دست کم تا سالهای آینده وجود داشته باشد.
از زمان ورود نینجاوار عوامل انتظامی به پشت بام خانه ها برای امحاء و ضبط گیرنده های سیگنالهای ماهواره سالهای زیادی نمی گذرد و همچنین به خوبی بیاد داریم دعواهای بی نتیجه و متعدد جناحی سیاستمداران، روشنفکران و مسئولان بر سر چگونگی برخورد با تبعات جنگ نرم و تهاجم فرهنگی، که آنهم برای مردم و خانواده ها ثمری که نداشت هیچ، حتی مورد استهزاء دشمنان و معاندان نظام هم قرار گرفت.
شاید این روزها ماجرای مسافر بد حجاب اسنپ، ناهنجاران سد لفور و پیامکهای پلیس امنیت اخلاقی به سرنشینان و مالکین خودروها، باعث شد تلنگری جدی به خیزش مستمر و تهاجم هوشمندانه فرهنگی در هیاهوی بازار داغ مبارزه علنی با مظاهر منکرات در جامعه بزنیم و هشدار بدهیم که هنوزم متولیان امر در خواب زمستانی هستند و در این وضعیت، همچنان به فکر برخورد فیزیکی و قهریه تا فیلترینگ، پرتاب پارازیت و انسداد مجاری گردش آزاد اطلاعاتیم.
دقیقاً جایی که دشمن، زیرکانه با اسلحه اقتصاد و فرهنگ قصد ویران کردن کشور و فروپاشی جامعه و خانواده را دارد، بسیاری از مسئولان و متولیان امر در تدارک خیزش به سمت تصاحب صندلیهای قدرت و غرق شدن در بازیهای سیاسی هستند و در این میان، تنها مردم هستند که به عنوان نقطه هدف دشمن، به شدت در حال خسران و پرداخت خسارتهای سنگین این جنگ اقتصادی و فرهنگی هستند.
درست چند سال پیش بود که پلت فرمی اجتماعی در قالب یک نرم افزار با نام دوئین در چین متولد شد. این نرم افزار برای گوشیهای هوشمند با سیستم عامل اندروید و آی او اس به بازار عرضه شد و شاید بتوان دقیقا سال ۲۰۱۶ را سال تولد این نرم افزار و رونمایی از آن نام برد.
این نرم افزار که بعدها به عنوان شبکه اجتماعی تیک تاک شهرت یافت، وظیفه بازنشر و اشتراک گذاری ویدیوهایی کوتاه «۳۰ ثانیه»ای از کاربران با استفاده از امکانات» افکت گذاری» ویژه را دارد و امروزه به یکی از محبوبترین شبکههای اجتماعی در جهان تبدیل شده است.
این شبکه اجتماعی که دامنه مخاطبان اصلی آن از کشورهای آسیایی، خصوصاً کشورهای خاورمیانه تا هند، شرق اروپا، استرالیا و البته آمریکا گسترش می یابد، این فرصت را به علاقمندان اشتراک گذاری ویدیو می دهد تا از هر سوژه و موضوعی ویدیو تهیه و به سرعت آنرا به اشتراک گذارند. امکان تدوین و ویرایش ویدیوها و استفاده از جلوه های ویژه برای تهیه فیلم، از قابلیتها و جذابیتهایی است که مخاطبان را پای این نرم افزار میخکوب می کند.
آمار دقیقی از تعداد کاربران این شبکه اجتماعی و متوسط سنی مخاطبانش در دست نیست، اما چیزی که می توان به شکل تقریبی محاسبه کرد، علاقمندی زائدالوصف قشر نوجوان به تیک تاک و افزایش مخاطبانش در سالهای اخیر است.
این نرم افزار بنظر می رسد در ایران فیلتر شده، اگر چنین باشد قطعاً همچون سایر شبکه های اجتماعی فیلتر شده در کشور به راحتی با عبور از سد فیلترینگ در دسترس عموم مردم و مخصوصاً نوجوانان قرار گرفته و می توان شاهکارهای نوجوانان ایرانی را به خوبی در آن رصد کرد.
مسئله مهم در تیک تاک، عدم ورود خانواده ها و نظارت بر عملکرد فرزندانشان در شبکه های اجتماعی است.
وقتی خلاء آموزش و توصیه به صیانت از حریم خصوصی در خانواده و آموزش و پرورش وجود داشته باشد، حاصل آن حضور ده ها هزار کاربر نوجوان ایرانی در این شبکه اجتماعی با نمایش مبتذل ترین ویدیوهاست که به شکلی هویدا، کمبود اثر گذاری نظارت خانواده و مدرسه در این موضوع را به عالی ترین نحو ممکن آشکار می کند.
پرواضح است که وقتی عدم مسئولیت پذیری پدر و مادر و خلاصه والدین در آموزش و پرورش صحیح و اصولی فرزندان تبدیل به یک بیماری شود، از سویی دیگر آموزش و پرورش هم از خود در این زمینه سلب مسئولیت کند و یا دست کم حساسیتی در این موضوعات نداشته و ورود نکند، نتیجه آن گسترش فحشا و نابسامانی فرهنگی در جامعه است که اثرات مهلکش در سالهای آینده به خوبی پدیدار خواهد شد.
اگر تا دیروز ویدیوهای کوتاه این شبکه اجتماعی مربوط به حرکات ورزشی و خارق العاده انسانها، کیفیت و آپشن خودروها، مناظر بکر و تفریحات هیجان انگیز، دیدنیهای بکر نظیر نحوه تولید یک محصول خاص و آزمایش یک فرآیند شیمیایی و چالشهای خنده دار بود، امروز چالش جاروبرقی و دابسمش های مبتذل و اخیراً رواج واکنش والدین به حرفها و توهین های رکیک مبدل شده است. متأسفانه در این میان ویدیوهای بیشمار نوجوانان ایرانی که غرق در ابتذال شده اند به شکلی باورنکردنی فزونی یافته و گویا از کنترل خانواده ها به شدت خارج شده است.
پس از چالش جاروبرقی، اخیراً چالشی توسط نوجوانان آمریکایی و کانادایی به راه افتاد که قصد داشتند واکنش والدینشان، به بخشی از یک ترانه که با الفاظی جنسی و مستهجن آمیخته شده به تصویر بکشند، بعد از آن بود که نوجوانان ایرانی وارد این گود و چالش شدند و با استفاده از بخشی از ترانه یک خواننده فراری و البته طرد شده، نسخه ایرانی این چالش را به نمایش گذاشتند.
وضعیت تاریک تربیتی برخی خانواده های ایرانی در این ویدیو و دادن آزادی عمل به نوجوانان خود، به خوبی هویداست. معلوم نیست خانواده های ایرانی بر اساس چه باور و تفکر و اصالتی اجازه می دهند فرزندانشان در شبکه های اجتماعی به این شکل مبتذل فعالیت کنند؟
جالب اینجاست که احتمالاً بخش زیادی از افکار عمومی توقع دارد حکومت به تنهایی و آنهم از طریق ابزارش از جمله آموزش و پرورش به این قضیه ورود کرده و مانع از گسترش آسیبهای اجتماعی و توسعه فحشا در کف جامعه شود.
فردایی که فروپاشی خانواده به دلیل کم کاری همین والدین به اصطلاح دلسوز و روشنفکر، رقم می خورد و معلوم نیست پایان این ماجرا به کجا ختم خواهد شد؟