
به نام خداوند نون و قلم
🔹می گویند شروع کردن سخت ترین بخش کار است، اما ما آمده ایم سخت ترین کارها را انجام دهیم، آمده ایم که از تجربیات گذشته درس بگیریم تا بتوانیم خدمتی کوچک به مردم این خطه داشته باشیم، مردمی که بنا به گواه تاریخ فرهنگ و تمدنشان مثالزدنی است و در سخت ترین و ملال انگیز ترین دوران تاریخ کمر خم نکرده اند. آمده ایم تا در کنار همین مردم وسیلهای باشیم برای پی گیری مطالباتشان و در این راه با کسی عهد اخوت نبسته ایم، آمده ایم تا بار دیگر غنای فرهنگی مان را به رخ بکشیم و از تمدنی سخن بگوییم که از هزاره های دور مایه مباهات این مرز و بوم بوده و هست.
🔹در این روزگار که بنا به تعبیری روزگار بحران هویت است آمده ایم تا با #کجاران از هویت و غنای فرهنگی به توسعه فرهنگی برسیم و در حد توانمان چراغی باشیم برای شناخت بیش از بیش آنچه که در گذشته بوده ایم و از گذشته درس بگیریم و راه فردای یمان را هموارتر کنیم. در این راه مفتخریم با عزمی جدی و با اراده ای راسخ پای در این عرصه نهاده و با اتکا به خداوند متعال و همیاری و همکاری مضاعف شما مردم قدرشناس در جهت رشد و تعامل فرهنگی و اجتماعی منطقه تاثیرگذار باشیم.
📝 امین میراسدی، مدیر مسئول ماهنامه فرهنگی و اجتماعی کجاران

مانی بهرامی _ ماهویت های فرهنگی و تاریخی یک قوم یا یک منطقه شامل موارد بسیاری میشود، اماکن تاریخی و باستانی و یا نوع پوشش یا صنایع دست ساز و سنت های قدیمی تا هویت های جمعی و فرهنگی ملموس، همگی جزئی از کلیت فرهنگ و هویت یک قوم یا یک ناحیه محسوب میشوند. بطور قطع یکی از مهمترین این موارد نام اماکن تاریخی و یا نام محلات و آثار طبیعی میباشد که بسیاری از این نام ها و عناوین دربردارندۀ هویت فرهنگی و تاریخی یک ناحیه است و در ریشه یابی زبانشناسی این نام ها میتوان به قدمت و تاریخ با ارزش یک منطقه یا یک محل پی برد. در دنیای امروزی که مسئله جهانی شدن هر روز بیشتر از پیش هویت های فرهنگی و تاریخی ملت ها را مورد تهدید جدی قرار میدهد، شاید بهترین راه برای حفظ ارزش های فرهنگی خود، برگشتن به برخی از هویت ها و سنت های قدیمی و تاریخی و پرداختن هر چه بیشتر و جدی تر به آنها باشد.
متأسفانه امروزه میبینیم که در اکثر شهرهای ایران، علی الخصوص در شهرهای بزرگ که مردم آن به شدت به داشته های فرهنگی و تاریخی خود فخر میورزند، نام هایی بر اماکن و فروشگاههای تازه تأسیس گذاشته میشود که به کلی با فرهنگ و زبان این کشور بیگانه است. بطور مثال در مرکز یک شهر تاریخی و حتی مذهبی که در و دیوار شهر و حتی نفس کشیدن آن شهر در آن بافت تاریخی همگی نشان دهنده فرهنگ و هویت خاص یک قوم است، یک مرکز تجاری، تفریحی مدرن ساخته و برپا میشود و سپس نام آن را میگذارند «سیتی سنتر» و یا … ، و این در حالیست که این واژه های بیگانه به معنای همان مرکز خرید شهر و یا بازار مرکزی شهر و معانی دیگر از این دست است.
و این مسئله واقعاً جای افسوس دارد، این حرکت شبیه به آن می ماند که فرضاً در دورۀ ساسانیان و یا هخامنشیان در شهرهای کاملاً ایرانی اماکنی برپا شود و نام ها و عناوینی یونانی و رومی همچون تمیستوکلس یا سزار بر آنها گذشته شود، و آنگاه میبینیم که چقدر مزحک و خنده دار است. هر انسان فرهیخته و دانا نیز میداند که استفاده کردن از هر چیز بیگانه و غیرخودی باعث از بین رفتن هویت ها و سنت های خودی میشود، همانطور که بسیاری از صنایع دست ساز و سنتی این مرز و بوم در قرن معاصر با یورش و حجمه صنایع کارخانه ای و تولیدی خارجی از بین رفت و رو فراموشی گذاشته شد.
و اما «کجاران» نامی است که به ریشه های فرهنگی و تاریخی این خطۀ طلائی اشاره دارد. شاید بتوان گفت «کجاران» قدیمی ترین نامی است از مناطق ناحیه بم، که در متون تاریخی کهن از جمله متون دوره ساسانی بدان اشاره شده است و منظور از کجاران یا کجاوان همان گزاران یا کوزران ناحیه ای در بم امروزی می باشد و این نام برگرفته از شاهنامه فردوسی است و همین کجاران در یکی از مهترین متون دورۀ ساسانی یعنی «کارنامک اردشیر» به صورت «کلالان» آمده است. اگر به ریشه یابی زبانشناسی رجوع کنیم می بینیم که کلالان، کجاران، گجاران یا کوجران و یا گزاران همگی صورتی از کزاران می باشند و این نام امروزه به صورت کوزران که در لهجه و گویش محلی مردم بم کوزرون خوانده می شود معرفی میشود که یکی از نواحی بم و در نزدیکی ارگ بم است.
هم فردوسی در شاهنامه و هم نویسنده کتاب کارنامه اردشیر آنجا از ناحیه کجاران و دژ کجاران نام می برند که به روایت داستان هفتواد (کارنامک اردشیر: هپتانباد) میپردازند. فردوسی در داستان خود اشاره میکند که مردی به نام هفتواد در اوایل دورۀ ساسانی در ناحیه ای به نام کجاران قدرت گرفت و در مقابل اردشیر بابکان ایستاد و به همین شکل در کارنامک اردشیر آمده که هپتانباد (هفتان بخت) در ناحیه کلالان ظهور کرد و در برابر سر سلسله ساسانیان ایستاد. فردوسی در ابتدای داستان هفتواد و کرمش مینویسد:
«… بببین این شگفتی که دهقان چه گفت بدانـگه که بگشـــاد راز از نهــفت
به شهــر کجـــاران به دریـــای پارس چو گویـــد ز بالا و پهنـــای پارس …»
«… بـدان شهر بــی چــیز و خــرّم نــهاد یک مرد بُد نــــام او هفــــتـــــواد
برین گونــه بــــر نام او از چه رفـت ازیرا که او را پســـــر بود هفــــت …»
و سپس به شرح داستان هفتواد و پسرانش و قدرت گرفتن او میپردازد و می آورد:
«… به نزدیــک او مـــردم انبـــوه شــد ز شهر کجـــاران ســوی کــوه شد
یکی دژ بـکرد از بر تیـــغ کــــــوه شد آن شهـــر با او همـه هـم گروه
نهـــاد انـدران دژ دری آهنـــیـــن هم آرامـــگه بود هم جـــای کیــن
یکی چشـــمه ای بود بر کوهـــسار زتخـــت انــدر آمد میـــان حصــار
یکی بــاره یی کرد گـرد انـــدرش که بینــا به دیـــده ندیـــدی سـرش
چوآن کرم را گشت صندوق تنگ یکی حوض کردنـد بر کـوه سنـگ
چوساروج وسنگ ازهواگشت گرم نهـادنـــد کرم انـــدرو نـــرم نـــرم …»
و همچنین مینویسد:
«… چو یک چند بگذشـت بر هفتــواد بر آواز آن کــرم کرمــــان نهــــاد …»
در کتاب کارنامک اردشیر نیز بارها و بارها از کلالان و دژ کلال که همانطور که گفتیم صورتی از کجاران است نام برده میشود، در بخشی از این متن قدیمی آمده : «… اندر راه سپاه هپتانباد [هفتان بخت] خداوند کرم، به او پد کفته (دچار شدن) آن همه هیرو خواسته و بنه از آن اسوباران اردشیر بستانده، به کلالان دست کرده (دست نشانده)، کلال آنجا که کرم بند داشت. …» و در جایی دیگر آمده : «… اردشیر سپاه بسیاری با سپهبدان بر کارزار کرم گسیل کرد. دارندگان کرم همگی هیرو خواسته و بدرپشتی (سنگر) در (قلعه) کلالان نهاده، خود در کوه ها و جایگاه شکسته (شکافها) نهان بودند. اسوباران اردشیر را آگاهی نبود به بن (تا پای) دز کلان آمدند و دز را پروندیدند (محاصره کردند) … چون به دز کلال آمد، سپاه کرم همگی به دز نشسته بودند، اردشیر پیرامون دز نشست. …»
و در آخر داستان مینویسد : «… اردشیر آن دز(قلعه) را کند و ویران کردن فرمود و آنجا روستایی که کلالان خوانند بنا کرد، وش آتش بهرام در آنجا نشاست (برپا کرد) …»
تنها شاهنامه و کارنامک اردشیر نیستند که از کجاران نام برده اند، نویسندگان و متون تاریخی دیگری نیز هستند که به کجاران اشاره کرده اند و برخی از آنها تصدیق کرده اند که کجاران در بم بوده است. ملاّ محمد مؤمن کرمانی در کتاب خود صحیفه الارشاد مینویسد: «… و اول شهر که از کرمان آباد بود، کجاوان هفتواد – که الحال به شق بم مشهور است بوده …» و ناصرالدین منشی نویسنده دوره قراختائیان کرمان در اواخر قرن هفتم هجری، نیز بخوبی به این مسئله اشاره کرده و در سمط العلی مینویسد: «… درشاهنامه شمه از چگونگی بنیادکرمان و کجاران بم و افسانه کرم هفتواد در نظم آورده است …» و در مجمل التواریخ و القصص نیز آمده است: «… و بسیار حربها افتاد اندر شهرهای پارس و اهواز و به شهر و کجاران نزدیک دریا با هفتواد و آن کرم که پیدا گشته بود و کارش از خجسته دانستن کرم بدان بزرگی شده، تا اردشیر به حیلت آن کرم را بکشت و از آن پس توانست هفتواد را با پسران غلبه کردن …»
باری، ما به داشته های فرهنگی و تاریخی خود فخر میورزیم و به پشتوانۀ همین هویت و تاریخ غنی راهی را آغاز کرده ایم تا شاید سهمی کوچک در معرفی هرچه بیشتر هویت های زیبا و اصیل خود داشته باشیم، باشد که به دلگرمی و دعای خیر شما همشهریان فرهیخته و عزیز، لطف و عنایت پروردگار متعال و بزرگ شامل حال ما شود.
نویسنده کتاب تاریخ جامع بم و ارگ بم

نتایج بدست آمده از داده ها نشان می دهد که شهر بم در آینده ای نزدیک از نظر توسعه فضای شهری با چالش هایی اساسی روبرو خواهد شد که بدون شناخت و درک صحیح از وضعیت کنونی، ارائه راهکار مناسب برای آن دشوار است. هدف از این یادداشت معرفی و درک چالش های پیش رو در توسعه آتی شهر بم به منظور یافتن تدبیری مناسب است.
طبق سرشماری سال ۱۳۹۵ تعداد ۴۶۴۰۶ خانوار در شهر بم ساکن هستند که این تعداد با نرخ رشد سالانه سه درصد در ده سال آینده به ۶۲۳۶۶ خانوار افزایش پیدا خواهد کرد. پس از زلزله دلخراش سال ۱۳۸۲ تاکنون نیز حدود ۴۵۰۰۰ پروانه ساختمانی از سوی شهرداری بم صادر گردیده است که با مقایسه این آمار می توان گفت تا سال ۱۴۰۵ یعنی حدود هفت سال آینده برای اسکان خانواری که به شهر بم اضافه خواهد شد، حدود ۱۷۰۰۰ واحد مسکونی جدید در شهر بم نیاز است. سؤال اینجاست که برای اضافه کردن این تعداد واحد مسکونی، توسعه شهر بم به چه شکل و به کدام سمت خواهد بود؟
توسعه شهر بم در دو الگوی شهر فشرده و شهر گسترده قابل بررسی است؛ الگوی شهر فشرده به افزایش تراکم در حداقل فضای ممکن اشاره دارد که بلند مرتبه سازی و آپارتمان نشینی از خصوصیات آن است و از مزایای این الگو می توان به کاهش هزینه های زیرساختی اشاره کرد. اما استفاده از این الگوی توسعه در بم با دو مشکل اساسی مواجه است؛ ابتدا چشم انداز فرهنگی بم است که به دلیل ثبت در فهرست میراث جهانی دارای حریم ارتفاعی است. این محدودیت ارتفاعی به دلیل حفظ خط آسمان باغ شهر بم و ارگ تاریخی آن است که کلیه ساخت و سازها را به ۱۰ متر محدود می کند. دوم اینکه مردم محلی خانه های حیاط دار و ویلایی را که سالیان طولانی در آن روزگار سپری کرده اند را به فضاهای آپارتمانی ترجیح می دهند. با توجه به مطالب فوق الذکر به نظر می رسد الگوی شهر فشرده نمی تواند کارایی لازم را برای توسعه شهر داشته باشد.
در الگوی شهر گسترده، تراکم کاهش یافته و محدوده ی ساخت و ساز افزایش پیدا می کند. در این الگو حریم ارتفاعی شهر حفظ می شود اما محدودیت های دیگری وجود خواهد داشت از جمله هزینه ایجاد زیرساخت های لازم از قبیل جاده، خطوط لوله، برق، گاز و غیره. از طرفی شهر بم از جنوب به حوضه آبریز دشت بم منتهی می شود که منبع تغذیه سفره های آب زیر زمینی است و عملا امکان توسعه شهر به این سمت وجود ندارد. حتی با رعایت مسائل زیست محیطی، توسعه شهر به سمت دشت جنوبی با توجه به خشکسالی های اخیر و بافت نرم منطقه بسیار خطرناک است. در ضلع شرقی شهر بم نیز گسل بم – بروات واقع است و حریم این گسل نیز اجازه توسعه شهر را به این سمت نمی دهد. در ضلع غربی شهر بم محوطه باستانی بیدران و دارزین واقع است که هر گونه دخل و تصرف در عرصه و حریم آن مجاز نیست و از طرفی روستای امیرآباد، محل عبور روان آبهای سطحی است که به رودخانه پشترود می ریزد و امکان توسعه شهر بم به این سمت را با چالش مواجه خواهد کرد. توسعه شهر بم با الگوی شهر گسترده به سمت شمال نیز با مشکلاتی از قبیل صخره ای بودن قسمت هایی از بستر موجود و همچنین وجود رودخانه پشترود در لبه شمالی شهر، همراه است. اما با توجه به مطالب ذکر شده، به نظر می رسد که توسعه شهر بم به سمت شمال نسبت به سایر قسمت ها مناسب تر است و با مشکلات و چالش های کمتری روبروست. البته ایجاد شهرک هایی در خارج از محدوده شهری هم به عنوان راهکار قابل بررسی است اما در اینجا توسعه شهر به صورت پیوسته مطرح است.
در صورتی که توسعه شهر بم به سمت شمال مد نظر قرار گیرد، چند نکته بسیار مورد اهمیت است؛
– روستاهای ضلع شمالی رودخانه پشترود به حریم شهر بم اضافه خواهند شد و با توجه به وجود زیرساخت های اصلی موجود در این روستاها، هزینه ها برای توسعه شهر بم بسیار کاهش پیدا می کند و مناطق الحاقی نیز فرصت رشد و ارتقاء خواهند داشت.
– بدنه رودخانه پشترود حریم گذاری و جداره سازی می شود و ساحل این رودخانه به عنوان منطقه ای گردشگری مورد استفاده قرار خواهد گرفت. همچنین با ایجاد پل در قسمت های مختلف این رودخانه میتوان دسترسی ها را به این مناطق تسهیل کرد.
– با توجه به منطقه گردشگری بام بم در دامنه کوه کپوتی در ضلع شمالی، الحاق روستاهای شمالی به محدوده شهری بم میتواند باعث تسریع در رشد این منطقه گردشگری شود.
– مناطق الحاقی به شهر بم به عنوان محله های جدید این شهر محسوب خواهند شد و شهر بم نیز پس از توسعه برای ارائه خدمات به دو ناحیه شهری تقسیم خواهد شد.
در پایان باید گفت که توسعه شهری صرفا گسترش کالبدی شهر نیست بلکه هدف توسعه پایدار است، این نوع توسعه با آینده نگری شرایط زیست محیطی بهتری را فراهم کرده و در نهایت فرصت های جدیدی را در اختیار شهروندان خود قرار خواهد داد.
(ولاتحسبن الذین قتلو فی سبیل الله امواتا بل احیا عند ربهم یرزقون)
🔵 المان های شهدا وسرداران شهید نماد سپاسگزاری ما از شهداست
در راستای ترویج وتوسعه فرهنگ ایثار و شهادت باید از ظرفیت وفرهنگ وجودی ایثارگران که قطعا منبعث از اسلام ناب است بهره گرفت ومتناسب با اهداف این فرهنگ، برنامه هایی تدوین کرد که در راستای اجرایی کردن آنها بتوانیم برنامه هایی در شان و مقام شهدا و ایثارگران اجرایی نماییم. المان های شهدا و سرداران شهید نماد سپاس ما از ایثارگری شهداست. و با شکوهتر بودن آنها نشان در بیعت با خون شهدا در ادامه راهشان است.
در یک جامعه اسلامی انتظار میرود برنامه های تدوین شده به سمت و سویی باشد که جامعه را به سمت آموزهایی سوق دهد که زندگی ما در گرو همین آموزهاست و شجره طیبه همین شهداست.
🔹نمادها و المان های شهدا نشان از ارزش ها، فرهنگ و ایدئولوژی ملت ماست که خاطرات دوران جنگ و دفاع مقدس و ارزش های آن را برای ما تداعی می کند طرح ساماندهی المان های شهدا بنا بر ضرورت حفظ و احیای این نمادهای بسیار ارزشمند است.
بازنمایی ارزش های دفاع مقدس در طراحی معماری المان ها و نمادها، مطابقت آن با فرهنگ بومی، کیفیت مصالح بکار رفته و تناسب مصالح با شرایط آب و هوایی منطقه از سوی پاسخگویان بسیار مهم و حایز اهمیت است اما همخوانی آن با فرهنگ ایرانی-اسلامی بسیار مهمترست.
🔹این روزها میدان سرداران شهید، غریبانه و مظلومانه همچون شیر مردان دلیر وخط شکنان نام آور و بی ادعا، جولانگاه بی مرامی و بی برنامگی افرادیست که مدیون خون این شهدای عزیز هستند.
آنچه که امروز بیشتر از هر روز احساس میشود زنده بودن این شهداست.
اری زنده اند و نزد پرودگار روزی میخورند. زنده اند و می بینند اتفاقات عجیب و سریالهای بی برنامگی را،
زنده اند و می بینند آه دل فرزندان و همسران و مادران و پدران این شهر را
زنده اند و می بینند حیف و میل بیت المال را، آری شهدا زنده اند و هر روز نظاره گر این اقداماتند.
بدانید که این شهدا هستند که ناظرند بهتر است در مسیری گام برداریم که شهدا حرکت کرده اند.
و راه غیر شهدا رسواییست همانی که امروز شاهد آن هستیم.
🔹جا دارد از همه ایثارگران و خانوادهای معظم شهدا وهمچنین ستاد یادواره ۶۵۰۰ شهید والامقام استان کرمان که در آستانه اجلاسیه عظیم ان دراسفندماه سال جاری هستیم استدعا میگردد که نسبت به این المان های فاقد محتوا ورود کنند. شاید گامی بسیار کوچک در مقابل عظمت شهدای سراسر افتخار باشد
🔹 در پایان به جهت روشنتر شدن افکار عمومی و مردم عزیز شهر متمدن بم، المان های متعددی که در اقصی نقاط کشور براساس اقلیم و فرهنگ و مطالعات خاص هر منطقه اجرا گردیده را به حضورتان ارسال می گردد
شاید سوالاتی در ذهن ها پیش آید که جواب همه انها یک جمله است “راه پیشرفت عقلی و منطقی از حوزه علم میگذرد و بی برنامگی ونداشتن علم وتخصص محکوم به شکست است”.
🆔 @bamefarda
لینک عضویت در اینستاگرام بم فردا:
https://www.instagram.com/bamefarda/
مدتی است که مدیریت شهری بم ناخوش احوال است. الویت ها و ارجعیت های شهر به کنار گذاشته شده و اقداماتی عجولانه در آستانه سال نو در شرف وقوع است. آنچه که در انجام پروژه های عمرانی بر همه واضح و آشکار است نظام مطالعه، برنامه ریزی، طراحی و در نهایت اجراست. ولی این روزها شهرداری ابتدا در یک حرکت جهادی تخریب می کند و سپس در پی یافتن طرحی برای المان یا تبدیل آن به تقاطع می افتد.
اما در راستای نشر طرحی در کانال ها و صفحات اینستاگرامی تحت عنوان ” طرح المان میدان سرداران” اولین مطلبی که به ذهن می رسد, این است که:
نقاشی کودکانه ی زیبایی ست!!!!
▫️قطعا هر فردی که تا کنون یک نقشه با مشخصات فنی دیده باشد حتماً در اولین نگاه به این نقاشی کودکانه متوجه خواهد شد که این یک طرح معمارانه نیست. نقاشی ابتدایی و تخیلی ست که فاقد اصول ترسیم فنی و اجرایی است.
▫️حال با توجه به این طرح چند سئوال اساسی مطرح می گردد که شهردار، رئیس شورا و رئیس کمیسیون عمران و معماری می بایست پاسخگو باشند و البته مردم فهیم بم خود قضاوت خواهند کرد:
آیا این طرح کودکانه از سرو همان المانی است که شما بابت اجرای آن بودجه بیت المال را هدر داده اید و کل میدان را جمع کرده اید؟!
آیا این طرح از دل همان مسابقه ی طراحی المان های شهر که توسط شهرداری و کمیسیون عمران و معماری منشر شد بر آمده است؟
در این مسابقه چند طرح ارائه شده است و داوران آن چه کسانی بودند که ماحصل آن چنین نقاشی کودکانه ایست؟!
شما که داعیه دار شعار شرافت و شفافیت هستید لطفاً هزینه های طراحی و اجرای این طرح را برای مردم به صورت واضح بیان کنید تا مردم بدانند بابت این نقاشی چه هزینه ای پرداخت شده است؟!
شما که مدعی مشارکت مردم و نظر سنجی از آنان در طرح ها هستید، در کجا و چگونه از مردم نظر سنجی شده است؟!
شما که به دلیل عدم آگاهی و تخصص به یزد سفر می کنید تا از تجارب آنها در معماری و شهرسازی استفاده کنید. آیا این اقدامات بولدوزی و تخریب های شبانه و بی برنامه ماحصل سفر شماست؟!
آنچه که از آفتاب روشنتر است از دل کمیسیونی که اعضا آن را افراد غیر متخصص تشکیل داده اند، انتظاری بیش از نمی رود. هیچ فردی با عمران و آبادی، ساماندهی فضاهای شهری و المان سازی مخالفتی ندارد، اما با این اقدامات شبانه، نمایشی و غیر کارشناسی که نتیجه ی آن یک نقاشی کودکانه است مخالف اند.
▫️از سوی دیگر با توجه شبهه ای که در مورد فردی که هم نقاش است و هم طراح و هم لودر سوار و کارشناس ترافیک وجود دارد و کماکان انتظار پاسخ گویی از مسئولین محترم را داریم، احساس می شود حقیقت چیز دیگری است!!!!!!
▫️از این رو انتظار می رود نهاد های نظارتی و بازرسی به مساله ورود کنند و مردم شریف بم خواستار پاسخگویی شفاف و واضح شهردار, رئیس شورا و رئیس کمیسیون عمران و معماری شهر بم هستند.
▫️همچنین به شهرداری محترم پیشنهاد می گردد که بجای کارهای نمایشی چون تعویض المان های شهر با نقاشی های کودکانه، فکری برای کوچه های خاکی و آسفالت نامناسب خیابانها بردارند. شما که نتوانستید جلوی چرای دامها را در سطح شهر بگیرید حداقل فکری به حال سگهای ولگرد بکنید. زباله ها را طبق وعده به موقع جمع آوری کنید و قصه جوی ها و هدر رفت آب که همچنان باقی است.
🆔 @bamefarda
🔹لینک عضویت در اینستاگرام بم فردا:
https://www.instagram.com/bamefarda/
لیلا فاضل – در جریان فعالیتهای باستان شناسی پایگاه میراث جهانی بم و در راستای اجرای طرح های پژوهشی بررسی و شناسایی قلاع منظر و محور فرهنگی بم و نیز در جریان مستندنگاری آثار تاریخی این ناحیه فرهنگی، از اوایل دهه نود تا کنون، بیش از ۲۰۰ اثر تاریخی شناسایی و مطالعه شد.
ناحیه منظر فرهنگی بم در شرق استان کرمان قرار دارد. بر اساس طرح جامع مدیریتی بم و منظر فرهنگی آن، حدود ناحیه منظر فرهنگی بم شامل چهار شهرستان بم، نرماشیر، فهرج و ریگان است. در جریان فعالیتهای باستان شناسی پایگاه میراث جهانی بم و در راستای اجرای طرح های پژوهشی بررسی و شناسایی قلاع منظر و محور فرهنگی بم و نیز در جریان مستند نگاری آثار تاریخی این ناحیه فرهنگی، از اوایل دهه نود تا کنون، بیش از ۲۰۰ اثر تاریخی شناسایی و مطالعه شد. تا پیش از شروع فعالیتهای باستان شناسی مورد بحث، سه فصل بررسی و شناسایی در ناحیه منظر فرهنگی بم توسط دیگر باستان-شناسان انجام شده تنها مربوط به دو شهرستان بم و نرماشیر بود.
مطالعات باستانشناسی از سال ۱۳۹۱ ، در دو شهرستان بم و نرماشیر به دنبال فعالیتهایی صورت پذیرفت که توسط مرحوم عدل آغاز و سپس توسط سایر باستانشناسان دنبال شده بود.
شناسایی تعداد قابل توجهی نقوش صخرهای از نوع کنده نگاره و نیز کشف و مستندنگاری تعدادی مکان دارای آثار فلزکاری و معدن کاوی کهن، از قابل توجه ترین دستاوردهای پژوهش اخیر و اولین نمونههای یافت شده در نوع خود در سطح شهرستان بم است.
اما مطالعات باستانشناسی از نیمه نخست دهه نود (۱۳۹۲)، نخستین فعالیتهای میدانی باستانشناسی در سطح دو شهرستان فهرج و ریگان است. شهرستانهای ریگان و فهرج در حاشیه جنوبی کویر لوت و در مرز کرمان با منطقه سیستان و بلوچستان واقع شده اند. قرار داشتن در سر راههای ارتباطی نواحی تمدنی دنیای کهن از امتیازات آنها بود که آثار تمدنی آن هم اکنون در قالب بناها و محوطههای وسیع تاریخی در منطقه پراکندهاند.
در راستای اجرای طرحهای پژوهشی فوقالذکر، حدود ۷۰ اثر باستانی در شهرستان فهرج و بیش از ۴۰ اثر باستانی در شهرستان ریگان شناسایی شد. مجموعه ای از قلاع خشت و گلی به ویژه قلعه روستاهای قرون متاخر اسلامی همچون قلعه برج معاذ, قلعه قلور آباد، قلعه برج اکرم، قلعه جهان آباد، قلعه شهاب آباد، قلعه علی آباد پشت ریگ، در این دو شهرستان شناسایی و مستند نگاری شد.
کشف محوطه رحمت آباد با آثاری از دوره فراپارینه سنگی، کشف محوطه باستانی با وسعتی در حدود ۶هزار هکتار و آثار فرهنگی از دوره اشکانی تا قرون میانه اسلامی، شناسایی قسمتهایی از جاده سنگفرش باستانی، کشف کوشک ساسانی دهنو، خانقاه و تعدادی بنای دستکند از جمله آثار مهم شناسایی شده در شهرستان فهرج اند. منابع جغرافیای تاریخی قرون اولیه اسلامی به کرات از شهر ریگان در ردیف شهرهای آباد کرمان در آن زمان یاد می کنند. در مطالعات اخیر ، این شهر مکانیابی و مستندنگاری شد.
بقایای شهر کهن ریگان با وسعتی بیش از ۱۰۰ هکتار و آثار فرهنگی از دوره ساسانی تا قرن هشتم هجری، در روستای جزان خواست قرار دارد. بقایای ارگ جزان خواست در غرب روستا و بقایای حصار آن در نخلستانهای اطراف روستا پراکنده است. همچنین آتشکده میرآباد در شمالغرب شهرستان ریگان، یکی از مهمترین یافتههای این پژوهش و نیز بنایی قابل توجه در مطالعه معماری مذهبی دوره ساسانی است.
گورستان کوهشاه، از یافتههای این بررسی و گورستانی از قرون متاخر اسلامی است که در بحث مطالعه تاریخ اجتماعی، اثری قابل توجه به شمار میرود. گزارش فعالیتهای صورتگرفته به مرکز اسناد پایگاه میراث جهانی بم و پژوهشکده باستانشناسی تقدیم شده و امید است که توانسته باشیم بدین گونه گامی موثر در معرفی سیمای تاریخی ناحیه وسیع منظر فرهنگی بم برداشته باشیم/ خبرگزاری میراث آریا
🔹 کارشناس پایگاه میراث جهانی بم و منظر فرهنگی آن