
تا پایان سال آینده؛
۱۰ خانه در ارگ بم مرمت میشود
فردای کرمان – مدیر پایگاه میراث جهانی بم و منظر فرهنگی آن از مرمت ۵ خانه در ارگ تاریخی بم تا پایان سال...

یادواره شهدای وحدت در بم برگزار شد
در این مراسم حجت الاسلام دانشی امام جمعه بمگفت: یاد و خاطره سرداران شهید شوشتری و مرادی از شهدای وحد...

دکتر رئیسی در آئین بهرهبرداری...
دولت مصمم به جبران عقب ماندگیها در پروژههای زیرساختی است
دکتر سید ابراهیم رئیسی صبح امروز جمعه در آیین بهرهبرداری از پروژههای آب، برق و فاضلاب استان کرمان ضمن تبریک...

رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان بم منصوب شد
به گزارش روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کرمان در متن این حکم آمده است: “امید واثق است ب...

رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیا...
حج، آئین زندگی بخش جهانی بر پایه معنویت و اخلاق
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی به مناسبت کنگره عظیم حج، آئین حج را یک فراخوان...

زنان هخامنشی چگونه میزیستند؟
مرگان بیدرانی – در نوبت پیشین، در معرفی کتاب «زنان در ایران باستان»، اثر ماریا بروسیوس مورخ انگلی...

توسعه اجتماعی، راه رسیدن به شکوفایی
در طول تاریخ همواره افزایش دانش و فهم بشر و پیشرفت در زمینههای گوناگون، سبب ظهور مفهومی به نام توسعه در عرصه...
تا پایان سال آینده؛
۱۰ خانه در ارگ بم مرمت میشود
فردای کرمان – مدیر پایگاه میراث جهانی بم و منظر فرهنگی آن از مرمت ۵ خانه در ارگ تاریخی بم تا پایان سالجاری خبر داد و گفت: «برای احیای این خانههای تاریخی در قالب اقامتی به همکاری بخش خصوصی نیاز داریم که امیدواریم بتوانیم لذت یک شب اقامت در بزرگترین بنای خشتی جهان را به مهمانها و گردشگران این خطه ببخشیم».
محسن قاسمی همچنین افزود: «۵ خانۀ تاریخی دیگر مانند خانه حاکم، خانه فرمانده قشون و خانه یهودیها نیز تا پایان سال ۱۴۰۳ مرمت خواهند شد.
به گزارش فردایکرمان به نقل از روابط عمومی ادارهکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان کرمان، وی بیان کرد: «این خانهها به محلی برای نمایشگاه و یا برنامههای فرهنگی اختصاص خواهند یافت».
در این مراسم حجت الاسلام دانشی امام جمعه بمگفت: یاد و خاطره سرداران شهید شوشتری و مرادی از شهدای وحدت را گرامی می داریم که سردار شهید مرادی، چه قبل از دفاع مقدس و چه بعد از دفاع مقدس معلم اخلاق بودند.
سردار حسنی سعدی همرزم شهیدان مرادی نیز گفت: سردار شهید مرادی به تنهایی یک سپاه بود، ایشان تضمینکننده امنیت منطقه شرق استان سیستان بلوچستان و استان کرمان بود.
وی افزود: این شهید والامقام حتی از زمان شهادت خود هم خبر داشت.
حسنی سعدی به وصف شهدا پرداخت و افزود: شهید محصول شیر پاک و لقمه پاک، محصول دعا و صداقت، خدمتگزاری و دعای پدر مادر است؛ همانند سرادر شهید حاج قاسم سلیمانی که بیش از ۲۶ میلیون نفر در تشییع وی شرکت کردند.
وی در خصوص پیام برگزاری یادواره شهدا تصریح کرد: درس یادواره شهدا، درس شهداست، شهید حسین مرادی در منطقه برای خودش یک حاج قاسمی بود.
حسنی سعدی به فضائل شخصیتی حاج قاسم اشاره کرد و بیان داشت: یکی از رازهای بزرگ شدن حاج قاسم سلیمانی خدمت به پدر مادر خود بود که این یادوره به ما می گوید به پدر و مادر خود احترام بگذاریم و خدمت کنیم.
وی افزود: امروز در این روزگار، شهیدان چراغ راه هدایت ما هستند؛ زیرا شهدا به ما درس ایستادگی و مقاومت دادند.
باشگاه خبرنگاران جوان
دکتر رئیسی در آئین بهرهبرداری از پروژه انتقال آب به بم و بروات:
دولت مصمم به جبران عقب ماندگیها در پروژههای زیرساختی است
دکتر سید ابراهیم رئیسی صبح امروز جمعه در آیین بهرهبرداری از پروژههای آب، برق و فاضلاب استان کرمان ضمن تبریک اعیاد قربان و غدیر یکی از عرصههای مهم بندگی در پیشگاه خدای متعال را تلاش برای گرهگشایی و رفع مشکلات مردم دانست و افزود: امروز این زمینه برای مدیران و مسئولان فراهم است که با خدمت خود و توجه به مشکلات مردمی که در مقاطع مختلف در تاریخ شکوهمند انقلاب اسلامی امتحان خود را به خوبی پس دادهاند، به رشد و تعالی برسند.
رئیس جمهور در ادامه لازمه جبران عقبماندگیها در طرحها و پروژههای عمرانی و زیرساختی کشور را روحیه جهادی مدیران و مسئولان دانست و گفت: ما در بخش آب، برق و فاضلاب مشکلاتی داریم که میبایست در سالهای گذشته مرتفع میشد و به دلایلی مورد بیتوجهی قرار گرفت اما این دولت ضمن ارج نهادن به همه اقدامات صورت گرفته مصمم به جبران این عقبماندگیهاست.
دکتر رئیسی با بیان اینکه تکمیل پروژههای نیمه تمام از دستور کارهای مهم دولت مردمی با روحیه جهادی مدیران است، افزود: نتیجه چنین رویکردی بهرهبرداری از پروژههای مختلف آب، برق و فاضلاب در جای جای استان کرمان است.
رئیس جمهور هدفگذاری برای رفع تنش آبی ۱۰ هزار روستا از سوی وزیر جهادی و پرتلاش نیرو را از جمله اقدامات مهم و قابل توجه دولت در رفع مشکلات مردم دانست و گفت: امروز اعلام میکنیم در نتیجه چنین رویکردی مشکل تنش آبی بیش از ۳ هزار روستا در کشور حل شده و تا آخر دولت نیز مشکل مابقی روستاها نیز به تدریج حل خواهد شد.
آیتالله رئیسی با بیان اینکه امروز جبهه تولید قدرت در کشور رفع مشکلات مردم است، افزود: ما معتقدیم روح مطهر امام خمینی(ره)، شهید حاج قاسم سلیمانی و همه شهدای گرانقدر کشور ناظر بر ماست و رضایتمندی آنها در گرو کار جهادی است.
رئیس جمهور در ادامه لازمه پیشرفت کشور به ویژه استان کرمان در بخشهای مختلف کشاورزی، صنعت، گردشگری و ترانزیت را تکمیل و توسعه زیرساختها عنوان کرد و افزود: مشغلههای متعدد، دولت را از این مسائل حیاتی غافل نکرده و یکی از محورهای مهم اقدامات دولت تکمیل و توسعه زیرساختها در استان است.
دکتر رئیسی تکمیل و بهرهبرداری از پروژه آبرسانی به شهرستان بم و بروات و بهرهمندی مردم این منطقه از آب گوارا را از جمله اقدامات مهم و ارزشمند دولت در تکمیل زیرساختهای استان دانست و از وزارت نیرو، پیمانکاران، کارگران و مدیران استانی برای به سرانجام رساندن این طرح مهم قدردانی کرد.
رئیس جمهور استفاده از تجهیزات ساخت داخل و بهرهمندی از تخصص مهندسان ایرانی را از ویژگیهای مهم این پروژه دانست و گفت: طرحی که امروز به بهرهبرداری میرسد بخشی از پروژه بزرگ آبرسانی به نقاط مختلف استان کرمان است که هر ماه بخش دیگری از آن بهرهبرداری و این طرح به مرور تکمیل خواهد شد.
آیتالله رئیسی در ادامه نقشآفرینی شرکتهای بزرگ اقتصادی و سرمایهگذاری استان در تکمیل پروژههای زیرساختی و ایفای مسئولیت اجتماعی در رفع مشکلات شهر و روستا را بسیار مهم و قابل تقدیر دانست و گفت: این همگرایی، همراهی و هم آهنگی برای رفع مشکلات زیرساختی استان باید با قوت ادامه یابد.
رئیس جمهور با بیان اینکه استان کرمان بهشت معادن است اما به میزان معادن موجود در استان فراوری و بهرهوری وجود ندارد بر ضرورت توجه به این مسئله و جلوگیری از خامفروشی تاکید کرد. دکتر رئیسی با اشاره به اینکه برخی از طرحهای تکمیل شده اگر به صورت عادی پیگیری میشد قطعا امروز شاهد بهرهبرداری از آنها نبودیم، افزود: بر اساس گزارشهای ارائه شده از سوی وزارت نیرو، در این مدت با روحیه جهادی به اندازه چند سال برای تکمیل این پروژهها کار صورت گرفته و همه مدیران و مسئولان باید این رویه را با قوت ادامه دهند.
رئیس جمهور در ادامه به بهرهبرداری از پروژههای برقرسانی در استان کرمان نیز اشاره کرد و بهرهمندی عشایر استان کرمان از نعمت برق با تکمیل این پروژهها را مایه خرسندی دانست. آیتالله رئیسی در ادامه با یادآوری منش و روحیه جهادی و خستگیناپذیر شهید حاج قاسم سلیمانی در مواجهه با مشکلات از همه مدیران و فعالین در عرصه خدمترسانی به مردم استان کرمان خواست در این مسیر مشکلات را به رسمیت نشناخته و با همین روحیه در جهت رفع گرهها و مشکلات مردم عزیز کرمان گام بردارند.
رئیس جمهور با بیان اینکه حضور امروز بنده در این استان برای سرعتگیری کارها و عدم فرسایشی شدن پروژههاست، افزود: یقین داشته باشید اگر مشکل زیرساختهای استان مرتفع شود حتما رونق و توسعه در همه بخشهای مختلف کشاورزی، گردشگری و ترانزیتی محقق خواهد شد. دکتر رئیسی همچنین در پایان از مشارکت نیروهای بسیج و گروههای جهادی در تکمیل این پروژهها و جهاد آبرسانی به مردم روستاها تقدیر و تشکر کرد.
به گزارش روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کرمان در متن این حکم آمده است:
“امید واثق است با استعانت از خداوند متعال و بهرهگیری از ظرفیتهای آن شهرستان و با امعان نظر و توجه کامل به اهداف و شرح وظایف نسبت به اقدامات ذیل اهتمام جدی به عمل آورید. ضمن آرزوی سلامتی و موفقیت، توفیق روزافزون شما را از خداوند متعال خواستارم.
۱. همکاری فرهنگی مستمر و ایجاد تعامل مناسب با امام جمعه، فرماندار محترم و سایر دستگاهها و نهادهای انقلابی و تلاش موثر برای هم افزایی با ایشان
۲. تقویت جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی و تشکلهای مردمی و انقلابی فعال در عرصه فرهنگ، هنر و رسانه
۳. گسترش اقدامات فرهنگی اثر بخش و تقویت عناصر فرهنگی، هنری و رسانهای در شهرستان
۴. توجه به جایگاه نظارتی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان
۵. برقراری ارتباط حسنه و صمیمی با اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه شهرستان و تکریم ایشان
۶. تدوین سند تحول و نقشه راه فرهنگی، هنری و رسانهای شهرستان با مشورت نخبگان فکری و فرهنگی با توجه به زیست بوم فرهنگی شهرستان
۷. استفاده از ظرفیت شرکتهای صنعتی و معدنی به عنوان حامی فرهنگ و هنر”
گفتنی است، محمد رحیمی کارشناس ارشد روانشناسی عمومی است و پیش از این معاون پرورشی دبیرستان فرهنگیان شهرستان بم بود. او مدیریت کانون فرهنگی تربیتی آموزش و پرورش شهرستان ریگان، کارشناس فرهنگی هنری آموزش و پرورش شهرستان ریگان، معاونت پشتیبانی و توسعه مدیریت آموزش و پرورش شهرستان بم و… را در کارنامه شغلی خود دارد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی بهمناسبت کنگره عظیم حج تصریح کردند:
حج، آئین زندگی بخش جهانی بر پایه معنویت و اخلاق
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی به مناسبت کنگره عظیم حج، آئین حج را یک فراخوان جهانی برای تعالی انسانها و زمینهساز اعتلاء معنوی و اخلاقی بشریت خواندند و تاکید کردند: شرط لازم اثرگذاری جهانی حج، درک و شناخت صحیح امت اسلامی از خطاب زندگیبخش این فریضه پر رمز و راز برمبنای دو رکن «وحدت» و «معنویت» است.
رهبر انقلاب اسلامی وحدت امت اسلامی را به معنای گفتوگو، ارتباط فکری و عملی، همافزایی و نزدیک شدن جهتگیریها، وهمکاری و پیوند اقتصادی کشورهای اسلامی خواندند و افزودند: بُعد دیگر این وحدت، گفتوگوی علمای مذاهب اسلامی بر مبنای حسن ظن و مدارا و انصاف و ارتباط تنگاتنگ نخبگان کشورهای مسلمان است.
حضرت آیتالله خامنهای درخصوص وحدت این نکته را هم متذکر شدند که پیشروان سیاسی و فرهنگی کشورهای اسلامی باید هماهنگ با یکدیگر خود را آماده شرایط نظم جهانی پیش رو کنند تا امت اسلامی جایگاه شایسته خود را بازیابد و تجربه تلخ مهندسی سیاسی و سرزمینی پس از جنگ جهانی اول تکرار نشود.
ایشان «معنویت» را که یکی دیگر از دو رکن اثرگذاری ندای جهانی حج است، به معنی ارتقاء اخلاق دینی و مقابله با افسونِ اخلاق منهای دین غربیها دانستند و خاطرنشان کردند: امروز که «وحدت» و «معنویتِ» امت اسلامی به دلیل مخالفت آمریکا و دیگر قطبهای سلطه استکبار با تفاهم کشورهای مسلمان و تدین و تشرع نسل جوان این کشورها، بیش از گذشته در معرض دشمنی است، وظیفه همه ملتها و دولتهای مسلمان مقابله با این نقشه خباثت آلود است.
رهبر انقلاب اسلامی در پایان پیام خود به مناسبت کنگره عظیم حج امت اسلامی را به تقویت روحیه برائت از مشرکین و نشر و عمق بخشی آن در محیط زندگی توصیه کردند.
متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:
بسماللّهالرّحمنالرّحیم
و الحمد للّه ربّ العالمین و صلّی اللّه علی الرّسول الاعظم محمّد المصطفی و آله الطّیّبین و صحبه المنتجبین.
صلای ابراهیمیِ حج و فراخوان جهانیِ آن، بار دیگر از دل تاریخ، همهی گیتی را مخاطب ساخت و دلهای مستعد و ذاکر را به شور و شوق افکند. ندای دعوتکننده، خطاب به همهی آحاد بشر است: و اَذِّن فِی النّاسِ بِالحَجّ(۱)، و کعبه، میزبانِ مبارک و رهنمای همهی انسانها است: اِنَّ اَوَّلَ بَیتٍ وُضِعَ لِلنّاسِ لَلَّذی بِبَکَّهَ مُبارَکاً وَ هُدیً لِلعالَمین(۲).
کعبه به عنوان نقطهی مرکزی و محور اصلی توجّهات آحاد مسلمانان، و آئین حج همچون نمونهی کوچک از گسترهی متنوّع دنیای اسلام، میتواند در خدمت تعالیِ جامعهی بشری و سلامت و امنیّت همهی انسانها باشد. حج میتواند به کلّ بشریت، اعتلای معنوی و ارتقاء روحی و اخلاقی برساند؛ و این، نیاز حیاتی بشرِ امروز است. حج میتواند همهی برنامههای استکبار و صهیونیسم برای سقوط اخلاقی بشر امروز و فردا را باطل و بیاثر کند.
شرط لازم برای این اثرگذاری جهانی، آن است که مسلمانان در گام نخست، خطاب زندگیبخشِ حج را خود بدرستی بشنوند و همهی همّت خود را برای عملی کردن آن به کار گیرند. دو پایهی اصلی این خطاب، «وحدت» و «معنویّت» است. وحدت و معنویّت، ضامن ارتقاء مادّی و معنوی جهان اسلام و نورافشانیِ آن به همهی گیتی است.
وحدت به معنیِ ارتباط فکری و عملی است؛ به معنی نزدیک شدن دلها و اندیشهها و جهتگیریها است؛ به معنی همافزایی علمی و تجربی است؛ به معنی پیوند اقتصادی کشورهای اسلامی است؛ به معنی اعتماد و همکاری دولتهای مسلمان است؛ به معنی همیاری در برابر دشمنان مسلّم و مشترک است.
وحدت بدین معنی است که نقشهی طرّاحیشدهی دشمن نتواند فرقههای اسلامی، یا ملّتها و نژادها و زبانها و فرهنگهای متنوّع جهان اسلام را در برابر یکدیگر قرار دهد. وحدت بدین معنی است که ملّتهای مسلمان یکدیگر را، نه از راه معرّفیِ فتنهانگیز دشمن، بلکه از راه ارتباط و گفتگو و رفت و آمد بشناسند؛ از امکانات و ظرفیّتهای یکدیگر آگاه شوند و برای بهرهبرداری از آن برنامهریزی کنند. وحدت بدین معنی است که دانشمندان و دانشگاههای جهان اسلام دست در دست یکدیگر نهند؛ علمای مذاهب اسلامی با حُسن ظن و مدارا و انصاف به یکدیگر بنگرند و سخنان یکدیگر را بشنوند؛ نخبگان در هر کشور و هر مذهب، آحاد مردم را با مشترکات یکدیگر آشنا و آنان را به همزیستی و برادری تشویق کنند.
وحدت همچنین بدین معنی است که پیشروان سیاسی و فرهنگی در کشورهای اسلامی، به گونهای هماهنگ، خود را آمادهی شرایط نظم جهانیِ پیش رو کنند؛ جایگاه شایستهی امّت اسلامی را در تجربهی جدید جهان که سرشار از فرصتها و تهدیدها است، به دست خود و به ارادهی خود تعیین کنند؛ نگذارند تجربهی تلخِ «مهندسی سیاسی و سرزمینیِ غرب آسیا به دست دولتهای غربی پس از جنگ جهانی اوّل» تکرار شود.
معنویّت به معنی ارتقاء اخلاق دینی است. افسونِ اخلاق منهای دین که مدّتها از سوی منابع فکری غربی ترویج میشد، سرانجامش همین سقوط بیمهار اخلاقی در غرب است که همه در دنیا شاهد آنند. معنویّت و اخلاق را از مناسک حج، از سادهزیستی در احرام، از نفی امتیازات موهوم، از «وَ اَطعِمُوا البائِسَ الفَقیر(۳)»، از «لا رَفَث وَ لا فُسوقَ وَ لا جِدال(۴)»، از گردش همهی امّت بر گِرد محور توحید، از رمی شیطان و برائت از مشرکان باید آموخت.
برادران و خواهران حجگزار! از فرصت حج برای تدبّر و تعمّق در راز و رمزهای این فریضهی بینظیر بهره گیرید و توشهی همهی عمر خود سازید. «وحدت» و «معنویّت» در این مقطع زمان بیش از گذشته در معرض دشمنی و کارشکنی استکبار و صهیونیسم است. آمریکا و دیگر قطبهای سلطهی استکباری، با وحدت مسلمانان، با تفاهم ملّتها و کشورها و دولتهای مسلمان، و با تدیّن و تشرّع نسل جوان این ملّتها بشدّت مخالفند و با هر وسیله بتوانند با آن مقابله میکنند. وظیفهی همهی ما و همهی ملّتها و دولتهای ما ایستادگی در برابر این نقشهی خباثتآلود آمریکایی و صهیونیستی است.
از خداوند علیم و قدیر کمک بخواهید؛ روحیهی برائت از مشرکین را در خود تقویت کنید؛ و خود را به نشر و عمقبخشیِ آن در محیط زندگی خود موظّف بدانید.
توفیق همگان و حجّ مقبول و مشکور را برای شما حجّاج ایرانی و غیر ایرانی از خداوند متعال مسئلت میکنم و دعای مستجاب حضرت بقیّهاللّهالاعظم (ارواحنا فداه) را برای همگان آرزو مینمایم.
والسّلام علیکم و رحمه اللّه
ششم ذیالحجّه ۱۴۴۴
۴ تیرماه ۱۴۰۲
مرگان بیدرانی – در نوبت پیشین، در معرفی کتاب «زنان در ایران باستان»، اثر ماریا بروسیوس مورخ انگلیسی و متخصص عصر هخامنشیان، به موضوع ازدواج در دربار یا در سطوح عالی قدرت در نظام سیاسی هخامنشیان پرداختیم که فصل سوم کتاب بود. این بار به نگاهی میاندازیم به فصل پنجم این کتاب که موضوعش “زنان و اقتصاد دوران هخامنشی” است.
توضیح این نکته ضروری است که نوشتۀ پیشین با انتقاد برخی خوانندگان مواجه شد. عدهای انگیزۀ آن نوشته را “تخریب هخامنشیان” دانسته بودند. در حالی که هدف آن صرفا با هدف معرفی یک کتاب مهم دربارۀ تاریخ ایران باستان و سوق دادن خوانندگان به مطالعۀ آن کتاب و کتابهای مشابه بود.
اگر کسانی سبک ازدواج برخی از مقامات سیاسی هخامنشیان را نمیپسندند، باید با ارسال مقالات تاریخی مستند، نشان دهند که سخنان مورخان گوناگون دربارۀ ازدواجهای خانوادگی در دربار هخامنشیان نادرست بوده.
اینکه بگوییم هر کسی که غربی بوده، از یونانی تا انگلیسی، مشغول تحریف تاریخ ایران باستان بوده، سخنی پوچ و توطئهاندیشانه است و دلالتی جز غربستیزیِ بیمارگونه ندارد. البته تجربه نشان داده است چنین غربستیزانی، در صورت امکان، زندگی در غرب را به زندگی در ایران ترجیح میدهند.
عدهای هم خانم ماریا بروسیوس و حتی دانشگاه آکسفورد را تمسخر و تحقیر کرده بودند! چنین سخن گفتنی، جز اینکه برخاسته از تعصب و جهل باشد، چه خاستگاه دیگری دارد؟ قطعا اکثر این افراد، در صورت امکان، تحصیل در دانشگاه آکسفورد را به تحصیل در هر دانشگاهی که در آن تحصیل کردهیا نکردهاند، ترجیح میدهند.
با مراجعه به روزمۀ انگلیسی ماریا بروسیوس به راحتی میتوان دریافت که او یکی از مورخان برجستۀ عصر هخامنشیان است. تصویر برخی از کتابهای او دربارۀ تمدن هخامنشیان را نیز در نوشتۀ قبلی منتشر کردیم. جالب است که نام یکی از کتابهای او “تمدن درخشان ایرانیان” است؛ ولی عدهای از منتقدان (یا بهتر است بگوییم معترضان)، داییجان ناپلئونوار، مدعی بودند که او دشمن ایران و ایرانی است.
برخی هم گله کرده بودند که چرا کامنتها منتشر نشده. دلیلش این بود که اکثر کامنتها به فحشهای چالهمیدانی آغشته بودند. برخی از کامنتها نیز در چارچوب خط قرمزهای ترسیم شده برای رسانهها نبودند.
با این حال، تا امروز ظهر بیش از ۱۹۸ هزار نفر نوشتۀ مربوط به ازدواج هخامنشیان را دیدهاند و حدود ۵۵۰ کامنت ارسال شده است. یعنی تقریبا از هر ۳۶۲ خوانندۀ آن نوشته، یک نفر کامنت گذاشته. در واقع اکثر خوانندگان، از خواندن آن نوشته آزردهخاطر نشدهاند. اقلیتی هم کامنتهایشان مودبانه بود، ولی فراتر از خطوط قرمز. اما اکثریت کامنتها خشمگینانه بود. با این حال فحشدادن هم قواعدی دارد! به قول شاملو میتوان دو سه آب شستهرفتهتر فحش داد. فحشهای شستهرفته، اگر فراتر از خطوط قرمز مطبوعات نباشند، در صورت موافقت سردبیر، قابل انتشار است.
اما علت اصلی خشم دوستانی که زحمت کشیده و کامنتهایشان را ارسال کرده بودند، چیزی نبود جز همان موضوع ازدواج با محارم در دربار هخامنشیان. در نوشتۀ قبلی، هیچ جملهای در ذمّ چنین پدیدهای وجود نداشت. کسانی که متعصبانه، منکر چنین ازدواجهایی در دربار هخامنشیان هستند، در واقع خودشان مخالفان سرسخت هخامنشیاناند.
در بین متفکران اسلامی، علامه طباطبایی بحث ازدواج با محارم را در تفسیر المیزان مطرح کرده و آن را حرام تشریعی دانسته نه حرام تکوینی. حرام تکوینی ناظر بر ادراکات حقیقی است. مثل مست شدن انسان در اثر نوشیدن شراب. اما حرام تشریعی ناظر بر ادراکات اعتباری است. مثل ممنوعیت ازدواج یک مرد با دو خواهر.
علامه طباطبایی معتقد بود حرام تشریعی تابع مصالح و مفاسد متغیر است. یعنی خصلت ازلی – ابدی ندارد. در قصص انبیا آمده است که حضرت یعقوب با دو خواهر ازدواج کرده بود. چنین ازدواجی بعدها حرام شد. و این حرام تشریعی بود. یعنی دلیلی ندارد که پیروان پیامبران بعدی، به یعقوب ناسزا بگویند که چرا با دو خواهر ازدواج کرده بود؛ و دوستداران یعقوب نیز منکر ازدواج او با دو خواهر شوند.
علامه طباطبایی دقیقا گفته است: «حکم ازدواج، یک حکم تشریعی و تابع مصالح و مفاسد است و حکم تکوینی نیست که قابل تغییر نباشد.» فساد غالبا مخل نظم اجتماعی قلمداد میشد و آنچه تشریعا حرام میگشت، یکی از اهدافش نیز حفظ نظم اجتماعی بود.
در واقع مطابق نظر علامه طباطبایی، اگر ازدواج فرزندان آدم و حوا برخلاف فطرت بود، مصداق حرام تکوینی میشد ولی همین که چنان ازدواجی مجاز دانسته شده، یعنی ازدواج با محارم در زمرۀ محرمات تشریعی است.
بنابراین حتی اگر کسانی که تعلق خاطری هم به اسلام ندارند، تحت تاثیر ادیان ابراهیمی و یا هر رسم و آیین دیگری، مخالف ازدواج محارم باشند، دلیلی ندارد متوقع باشند پادشاهان هخامنشی در ۲۴۰۰ سال قبل، واجد چنین رأیی بوده باشند. بویژه اینکه ازدواج با محارم در دربار هخامنشیان، چنانکه از تاریخ و تمدن عصر هخامنشی برمیآید، نظم اجتماعی را نیز به هم نریخته بوده.
هخامنشیان از حیث وسعت جغرافیایی جزو چند امپراتوری برتر تاریخ بودند و از حیث برپایی تمدن پیشرفته نیز کارنامۀ درخشانی در تاریخ ایران و جهان دارند. با ذهنیتی به شدت امروزی، نمیتوان تاریخ را تحریف کرد.
تندی و تعصب جای تحقیق و تأمل را نمیگیرد. اگر کسی تحقیقی دارد دال بر نادرستی سخن مورخان گوناگون دربارۀ ازدواج با محارم در دربار هخامنشیان، عصر ایران از انتشار چنین تحقیقی استقبال میکند.
اما برویم به سراغ فصل پنجم کتاب «زنان در ایران باستان» که به فعالیت اقتصادی زنان در عصر هخامنشیان میپردازد. بروسیوس در این فصل از کتابش فعالیت اقتصادی سه گروه از زنان ایرانی آن دوران را بررسی کرده است: زنان سلطنتی، زنان وابسته به دربار، زنان طبقات عادی جامعه.
منظور او از زنان وابسته به دربار، زنانی است که جزو خاندان سلطنتی نبودند ولی از نفوذ یا حمایت سیاسی برخوردار بودند. او مینویسد که زنان سلطنتی در دوران هخامنشی، دارای املاک وسیع و ثروت هنگفتی بودند. بسیاری از این املاک، زمینهای کشاورزی بودند که گاه مستقیما از سوی خود این زنان و گاه به دست پیشکاران آنها اداره میشدند.
منبع اصلی بروسیوس دربارۀ نقش زنان در اقتصاد دوران هخامنشی، آثاری است که در پرسپولیس و بابل به دست آمده. با این حال اکثر این آثار متعلق به دوران داریوش اول (داریوش بزرگ) هستند. یعنی نقصان اطلاعات آشکاری در این زمینه وجود دارد اما همین اطلاعات قابل توجه به دست آمده از دوران پادشاهی داریوش نیز دلالت دارند بر سطح تمدنی پیشرفتۀ جامعۀ ایران در عصر هخامنشیان.
بروسیوس به این نکتۀ مهم اشاره میکند که برخی از مورخان یونانی، نظیر پلوتارک و گزنفون، به جای پرداختن به منبع ثروت زنان سلطنتی هخامنشی و نحوۀ استفاده از این ثروت در اقتصاد ایران، نگاهی منفی به ثروتاندوزی این زنان داشتهاند.
دولتشهرهای کوچک و پراکندۀ یونانی، در قیاس با امپراتوری هخامنشیان، طبیعتا دولتهای ثروتمندی نبودند. رتق و فتق امور یک امپراتوری بزرگ بدون ثروتاندوزی ممکن نیست، اما نکتۀ مهمتر این است که ثروتاندوزی زنان هخامنشی در راستای افزایش خیر عمومی در ایران آن دوران بوده است و مثلا با ثروتاندوزی زنان ناصرالدینشاه تفاوت داشته. توضیحاتی که بروسیوس در ادامه دربارۀ کارآفرینی زنان ثروتمند عصر هخامنشی ارائه میکند، شگفتانگیز است.
اما دربارۀ منشأ ثروت زنان سلطنتی، بروسیوس میگوید:
«نقص عمدۀ اطلاعاتی که در منابع یونانی و آثار باستانی مکشوفه دربارۀ املاک خاندان سلطنتی وجود دارد این است که چگونگی تملک آنها یا منبع ثروت خاندان سلطنتی و اشراف و بزرگان آن زمان روشن نیست… به نظر میرسد پادشاهان هخامنشی اراضی متصرفی در جنگلها را ملک شخصی خود به شمار آورده، یا آن را به زنان و بستگان خود اهدا میکردند.»
اگر این حدس درست باشد، باید گفت که ثروت زنان طبقۀ حاکم در آن دوران محصول رانت خانوادگی بوده ولی خیر این رانت، از طریق اشتغالزایی، نصیب اقشار عادی جامعه هم شده.
یکی از زنان ثروتمند هخامنشی، آرتیستون دختر کوروش و همسر داریوش بوده. داریوش، چنانکه گفتیم، با هر دو دختر کوروش ازدواج کرده بود ولی سوگلی یا زن محبوبش آرتیستون بود. بنابراین عجیب نیست که داریوش بزرگ بسی ملک و املاک به پای لطیف آرتیستون ریخته باشد!
بروسیوس میگوید آرتیستون دارای املاک متعددی بود و از فروش محصولات این املاک ثروت زیادی اندوخته بود. اما مهمترین زن آن دوران از حیث برخورداری از ثروت و تاثیرگذاری اقتصادی، زنی به نام ایرداباما بوده که کارخانۀ بزرگی هم در تیزاریس داشته. بروسیوس میگوید تیزاریس احتمالا نام شیراز فعلی بوده.
نکتۀ مهم برای بروسیوس نه فقط وسعت املاک زنان سلطنتی بلکه توانایی ادارۀ این املاک از سوی خود این زنان است. او میگوید املاک این زنان در پارس و بابل و ماد و سوریه پراکنده بودند.
او همچنین دربارۀ املاک آرتیستون دختر کوروش یا آمستریس مادر اردشیر اول میگوید که این املاک “دارای مزارع کشاورزی و باغات میوه بوده و مواد غذایی مورد نیاز مردم را فراهم” میکردند.
و یا در سیزده سند به دست آمده از اکتشافات آثار باستانی، محصولات املاک ایرداباما ذکر شده است که عبارت بودند از: گندم، جو، آرد گندم، شراب، آبجو. مثلا از املاک ایرداباما در شوش ۲۳۶۰ کوارت شراب و از “کادانا” ۱۰۵۰ کوارت آبجو صادر کرده به نقاط دیگر ایران. هر کوارت تقریبا معادل یک لیتر است.
بروسیوس مینویسد:
«اسناد موجود از دوران هخامنشی از وجود سیلوهای متعددی برای ذخیرۀ گندم و آرد در پرسپولیس و شوش و هیدالی حکایت میکند. بزرگترین سیلوها برای ذخیرۀ گندم که متعلق به ایرداباما بوده در هیدالی با ظرفیت ۷۰ هزار کوارت واقع شده که به موجب یکی از اسناد نیمی از آن بین تاسوپها توزیع شده است. “هالوک” از پژوهشگران ایران باستان “تاسوپ” را سرباز معنی کرده ولی احتمالا مردم معنی میدهد. سیلوهای بزرگ دیگر گندم در پرسپولیس و شوش ساخته شده بود که ظرفیت سیلوی پرسپولیس بیش از ۶۰ هزار کوارت برآورد شده است.»
نکتۀ جالب اینکه، اسناد حاکی از آناند که در املاک ایرداباما تعداد کارگران زن بیش از مرد بوده. دستمزد کارگران نیز به صورت جنسی پرداخت میشده و عمدتا مقادیری گندم و شراب به عنوان دستمزد پرداخت میشدند.
بروسیوس میگوید به درستی معلوم نیست ایرداباما چه مقامی در دربار هخامنشی داشته، ولی وسعت املاک او نشان میدهد که موقعیت ممتازی داشته. او در زمان داریوش اول میزیسته، ولی از بستگان درجهاول پادشاه نبوده. در واقع جزو “زنان سلطنتی” نبوده بلکه یکی از “زنان وابسته به دربار” بوده.
بروسیوس مینویسد: «در منابع یونانی به جز بانوان معروف سلطنتی و بستگان درجهاول پادشاه نام دیگری از زنان سلطنتی نمیبینیم و به همین جهت تنها منبع موجود برای شناسایی آنان الواح و آثار باقیمانده از دوران هخامنشی است.»
اما اگر از زنان طبقۀ حاکم بگذریم، زنان طبقات عادی جامعه نیز حضور قابل توجهی در فرایند تولید داشتند. بعضی مشاغل مردانه بوده و برخی زنانه، ولی در بسیاری از کارگاهها نیز زن و مرد با هم کار میکردند.
دستمزد زن و مرد برای کار برابر، مساوی بوده. گاهی حتی دستمزد زنان بیشتر بوده. مثلا «در یک لوح مربوط به یک کارگاه ۴۹ نفری در “تیزاریس” {شیراز} میخوانیم که یک زن ۳۰ کوارت شراب دریافت کرده، در حالی که ۱۲ مرد هر یک ۲۰ کوارت… که ظاهرا زن رئیس کارگاه بوده و بقیۀ دستمزدها بین کارگران ماهر و سادۀ زن و مرد تقسیم شده است.»
کارگران ماهر طبیعتا دستمزدشان از کارگران ساده بیشتر بوده. دستمزد کارگران از سهمیۀ غذایی آنها معلوم میشود؛ چونکه آنها در ازای کار کردن، مواد غذایی دریافت میکردند نه پول. با این حال گاهی نیز فلزات گرانبها به عنوان دستمزد به آنها پرداخت میشد.»
تعداد کارگران اکثر این کارگاهها زیر صد نفر بوده. توضیح بروسیوس دربارۀ این کارگاهها جالب است:
«از جمله کارگاههایی که بیش از صد نفر کارگر داشتند میتوان به سه کارگاه در تیزاریس هر یک با ۴۸۰ کارگر و سه کارگاه در محلی به نام ماتزیس اشاره کرد که تعداد کارگران آنها به ترتیب ۶۷۷ نفر و ۶۹۴ نفر و ۷۰۲ نفر ذکر شده است. تیزاریس… احتمالا شیراز فعلی است ولی مکان ماتزیس که ظاهرا یک مرکز بزرگ تولیدی و صنعتی بوده مشخص نیست. به هر یک از این سه کارگاه به ترتیب ۱۷۶۱۰ و ۱۸۱۵۵ و ۱۸۳۸۵ کوارت گندم تحویل داده شده که میان کارگران زن و مرد یا کودک تقسیم شده است. اکثریت کارگران این کارگاهها زن بودهاند و در هر یک از این کارگاهها به چهار زن بالاترین دستمزد یعنی ۵۰ کوارت گندم و ۳۰ کوارت شراب داده شده است که نشان میدهد سرپرستی قسمتهای مختلف این کارگاهها را بر عهده داشتهاند. در کارگاهها تعدادی کارگر کودک نیز در کنار مادران یا پدران خود کار میکردند. حدود سنی آنها در الواح دوران هخامنشی مشخص نیست… و دستمزد آنها نیز بین ۱۵ تا ۱۰ کوارت گندم تعیین شده است که احتمالا تفاوت دستمزد پرداختی بین پسرها و دخترها یا سن آنها و نوع کاری است که انجام میدادهاند. زنان کارگر در دوران بارداری مدتی مرخصی داشتهاند و پس از وضع حمل نیز سهمیۀ غذایی اضافه به آنها داده میشده است.»
اینکه اکثر کارگران کارگاههای بزرگ زن بودند و زنان در این کارگاهها در موارد متعددی “ریاست” داشتند، به خوبی حاکی از وجود نوعی “جامعۀ باز” در ایران عصر هخامنشی بود. کار کردن زنان در کنار مردان، آن هم با دستمزد برابر، از زمان فروپاشی ساسانیان تا انقلاب مشروطه، تقریبا به پدیدهای بسیار نادر در مناطق شهری جامعۀ ایران بدل شد.
امام محمد غزالی در کیمیای سعادت نوشته است که روزی خلیفه دوم زن و مردی را در یکی از کوچههای مدینه مشغول صحبت دید. مرد را با تازیانه زد و وقتی که مرد اعتراض کرد که این همسرم است، عمر به او گفت با همسرت در خانه صحبت کن نه در کوچه.
این نوع پردهنشینی زنان و دور نگه داشتن آنان از نامحرم، به گواهی مورخان و مکتوبات مندرج بر آثار و الواح مکشوفۀ عصر هخامنشیان، قطعا در ایران باستان وجود نداشته است. همچنین سرپرستی زنان در کارگاهها و حتی کارخانهها، دال بر این است که در عصر هخامنشیان زنان سسترأی و ناتوان از تصمیمگیری قلمداد نمیشدند.
خلیفه دوم میگفت: با زنان مشورت کنید و هر چه گفتند، برعکس آن عمل کنید. کاملا پیداست که دو نوع سبک زندگی اجتماعی در کار بوده. در مدینه و کوفه و بغداد، اصل بر خانهنشینی زنان و عدم اختلاط و اشتغالشان با نامحرم بوده، اما در ایران دوران هخامنشیان دست کم اصل بر چنین پرهیزی نبوده؛ بلکه شواهد متعددی دلالت دارند که زنان حضور قابل توجهی در سطح جامعه داشتند. به ویژه اینکه در اکثر کارگاههای متشکل از زنان و مردان، تعداد زنان بیش از مردان و حتی در بعضی کارگاهها زنان چندین برابر مردان بودند.
مدیران و سرپرستان کارگاهها نیز غالبا زن بودند. برخی مورخان گفتهاند، علت بیشتر بودن زنان به مردان در محیطهای کار، این بوده که از مردان بیشتر در کارهای دولتی و نظامی استفاده میشده. بنابراین در تاسیسات خصوصی و کارگاهها و کارخانهها بیشتر از وجود زنان استفاده میشد.
برابری قابل توجهی که زنان با مردان در مشاغل اجتماعی داشتند، البته در مشاغل سیاسی وجود نداشت. سیاست در عصر هخامنشیان مثل اکثر نقاط دنیا مردسالارانه بود و از همان کلیشۀ “مردان قدرتمند” و “زنان ذینفوذ” تبعیت میکرد؛ زنانی که در دربار بر مردان صاحب مقام نفوذ داشتند.
دربارۀ گسترۀ برابری در عرصۀ اجتماعی نیز به دلیل کمبود منابع تاریخی حکم قاطع فراگیری نمیتوان صادر کرد ولی منابع تاریخی موجود، دال بر وجود برابری بین زن و مرد در عصر هخامنشیان است.
ماریا بروسیوس در کتابش نوشته است که «الواح به دست آمده از دوران هخامنشی مربوط به دورۀ محدودی است و فقط سالهای پادشاهی داریوش اول را در بر میگیرد.»
اما مسئله این است که “منابع بابلی و یونانی” هم، که به گفتۀ بروسیوس «میتواند آگاهیهای ما را از اوضاع عصر هخامنشی، بخصوص در مورد شرایط اقتصادی زنان از جمله موضوع مالکیت و ثروت آنان تا قرن چهارم قبل از میلاد گسترش دهد»، به سود تمدن هخامنشیان است؛ چراکه نشاندهندۀ “حق مالکیت” و “استقلال اقتصادی” زنان سلطنتی و زنان وابسته به دربار هخامنشیاناند.
وقتی حق مالکیت و استقلال اقتصادی زنان در سطوح بالای جامعه وجود داشته، احتمالا در سطوح پایین نیز “منع نظری” نداشته است. به هر حال اظهار نظر قطعی در این مورد، بر عهدۀ متخصصان است. اینکه چند درصد زنان طبقات پایین و زنان کارگر از فرصت اشتغال برخوردار میشدند نیز مسئلهای است که باید دربارۀ آن تحقیق کرد. به هر حال نفس چنین اشغالی، زایندۀ حدی از استقلال اقتصادی و امکان استفاده از حق مالکیتی بوده که احتمالا برای همۀ زنان وجود داشته.
مواردی از نابرابری در همان محیطهای اجتماعی کار نیز در آثار و الواح کشف شدۀ آن دوران گزارش شده. مثلا سهمیۀ غذایی مادرانی که فرزند پسر به دنیا میآوردند دو برابر سهمیۀ مادرانی بود که دختر به دنیا آورده بودند.
بروسیوس میگوید «شاید اهمیت فرزند پسر در جامعه بیشتر از این جهت بود که ادامهدهندۀ خانواده به شمار میآمد.» این حدس بیراه نیست؛ بویژه اینکه در آن دوران “مردسالاری سیاسی” دست کم وجود داشته. اما حدس بروسیوس با برابری دستمزد زنان و مردان جور درنمیآید.
محمود طلوعی، مترجم کتاب، در پاورقی نوشته است که اهمیت بیشتر فرزند پسر احتمالا به دلیل استفاده از مردان در ارتش هخامنشی بوده. این حدس از حدس بروسیوس دقیقتر به نظر میرسد.
نهایتا بروسیوس دربارۀ فرزندان مردم طبقات گوناگون در آن دوران مینویسد: «مقایسهای بین تعداد نوزادان پسر و دختر هم نشان میدهد که نوزادان پسر و دختر تقریبا برابر بودهاند و قتل نوزادان دختر که در بعضی جوامع معمول بوده، در ایران سابقه نداشت و نمیتوان گفت که والدین برای فرزند دختر خود ارزش کمتری قائل بودهاند. در بازار کار هم… مردان بر زنان امتیازی نداشتند.»
در واقع نوزاد پسر و دختر در بازار کار نه مایۀ برتری مردان بر زنان، بلکه برتری کوتاهمدتی در دستمزد یک زن نسبت به زنی دیگر ایجاد میکرد.
ماریا بروسیوس این فصل از کتابش را با جملاتی دربارۀ ایرداباما تمام میکند:
«حوزۀ فعالیت او در امپراتوری هخامنشی، تا آنجا که از الواح موجود برمیآید، از آرتیستون همسر محبوب داریوش اول هم وسیعتر بوده است که نشان میدهد زنان قدرتمند در دوران هخامنشی لزوما از بانوان سلطنتی و وابستگان درجهاول پادشاه نبودند.»
نهایتا باید گفت کار کردن مشترک زنان و مردان در محیطهای گوناگون کار در ایران امروز، اگرچه رهاورد تمدن جدید غرب است، بیشتر به ایران عصر هخامنشی شباهت دارد تا به جامعۀ تحت حاکمیت خلفای راشدین یا خلفای عباسی.
آزادیخواهی زنان ایرانی نیز، با وجود صبغۀ غربگرایانهاش، احتمالا تا حدی هم ریشه در عصر ایران باستان دارد؛ عصری که به قول ماریا بروسیوس، عصر “تمدن درخشان ایرانیان” بود. تاریخ ما اگرچه به تاراج رفته، ولی ناخودآگاه تاریخی ما همچنان در ضمیرمان پابرجاست. به قول شاملو: جخ امروز از مادر نزادهایم.
در طول تاریخ همواره افزایش دانش و فهم بشر و پیشرفت در زمینههای گوناگون، سبب ظهور مفهومی به نام توسعه در عرصههای مختلف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی شده است. این توسعه در صورت ارتقا و بهبود شرایط موجود و رسیدن به وضعیتی مطلوب و پایدار، با عنوان توسعه پایدار شناخته میشود.
تعاریف و تعابیر متعددی مفهوم توسعه پایدار و اهداف و چارچوبهای آن را تحت پوشش قرار میدهند. تعریف توسعه پایدار در واقع سازماندهی و بکارگیری منابع مختلف اعم از مالی، طبیعی و یا نیروهای انسانی به صورت صحیح و مناسب در راستای رفع نیازهای امروز و آیندهی جامعه، به صورت مستمر و رضایت بخش است. به عبارت دیگر توسعه پایدار، توسعهای است که فراهم کننده نیازهای حال جامعه بدون آسیب به نیازهای نسل آینده باشد.
اهداف توسعه پایدار به طور کلی حول محور مشارکت برای دستیابی به سعادت بشر و ایجاد صلح در سراسر جهان قرار دارد. توسعه پایدار دارای ابعاد گستردهای است که بعد اجتماعی با اهداف و اصول توسعه مطلوب یکی از این ابعاد میباشد. تمرکز و هدف توسعه اجتماعی، ارائه خدماتی در راستای حفاظت از سرمایههای اجتماعی و بهبود کیفیت زندگی اجتماعی از طریق همبستگی و فعالیتهای سازنده و متقابل است.
از جمله اهداف اساسی و شرح چگونگی توسعه پایدار اجتماعی، میتوان موارد زیر را نام برد:
- ریشه کن کردن تمام اشکال فقر در جامعه
- بهبود زندگی افراد جامعه در تمام سنین از طریق توسعه و ارتقای رفاه و ایجاد شغل مناسب
- فراهم سازی و افزایش فرصتهای آموزش باکیفیت، فراگیر و همگانی برای تمام اقشار جامعه
- فراهم سازی بسترهایی برای توانمند سازی تمام زنان و دختران و ایجاد برابری جنسیتی و پایان دادن به تمام تبعیضهای وارده از سوی جامعه به این قشر
- گسترش صلح و عدالت اجتماعی در تمام سطح جامعه از طریق سازماندهی نهادهای موثر و پاسخگو
- فراهم سازی زمینههای احترام به تفاوتهای قومی، نژادی و فرهنگی و تامین فرصتهای برابر برای رشد، شکوفایی و تحقق تواناییهای تمام بشریت
و…
سایر ابعاد توسعه پایدار نیز دارای اهداف و الگوهایی هستند. این اهداف ارتباطی تنگاتنگ با اهداف ابعاد دیگر دارند. به طوری که با بر هم نهی و تاثیر بر یکدیگر، سبب دستیابی جامعه به رشد و توسعه همه جانبه در تمام ابعاد سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی میشوند. با بکارگیری روشها و ابزارهای نوین و تدوین برنامههای جدید، میتوان در راستای تحقق آرمانهای این توسعه گام برداشت.
مشارکت و تمرکز افراد جامعه بر اهداف توسعه پایدار، یکی از مهمترین اصول تحول و دستیابی به زندگی سعادتمندانه و رفع موانع و توسعه چشمگیر و پایدار است. این مشارکت مستلزم مدیریت صحیح و تصمیم گیری درست در تمام ابعاد و نوآوری و تغییر نگرش به جهان پیرامون میباشد.
حجت الاسلام و المسلملین سیدعلی خمینی:
اگر می خواهید دین مردم را حفظ کنید، به مردم برگردید / این که مسئول جمهوری اسلامی با پیکان بیاید و با بنز برود جزء وعده های انقلاب نبود
به گزارش « بم فردا » به نقل از جماران، نوه امام خمینی (س) با تأکید بر اینکه هر وقت این فکر به سراغ ما آمد که در این ملت بزرگ و فرهنگ غنی به نحوی خدشه کردیم و نگرانی در خودمان راه دادیم از حقارت خودمان است، گفت: هر وقت در وجود خودمان احساس کردیم که ما از ملت ایران متدیّنتر هستیم، ما از ملت ایران دلسوزتر نسبت به اسلام هستیم، ما از ملت ایران نسبت به احکام اسلامی دلسوزتر هستیم، بدانیم آن لحظهای است که اضمحلال و زوال ما دارد شروع میشود. این ملت خیلی بزرگ و عظیم است؛ چه جای نگرانی نسبت به دین و فرهنگ وجود دارد؟! برآیند این ملت دین خدا را حفط کرده است.
حجت الاسلام و المسلمین سیدعلی خمینی در مراسم میلاد حضرت فاطمه زهرا (س) که در بیت تاریخی امام در نجف و با حضور نماینده مقام معظم رهبری در عراق، سفیر جمهوری اسلامی ایران در بغداد و جمعی از مسئولین جمهوری اسلامی ایران برگزار شد، گفت: ما واقعا نسبت به شناخت ایشان و مقام و جایگاه ایشان عاجز هستیم؛ ما نمیتوانیم مقام خلق قبل از خلق را بفهمیم و درک کنیم؛ الّا اینکه سالهای از محضر عرفا تلمذ کنیم که شاهد شمهای از این حقیقت را درک کنیم. ما مهجور و محجوب هستیم و فهم ما نسبت به عالم بالا ناقص و ناچیز و غایت فهم و درک ما همین عالم ماده است.
نوه گرامی امام خمینی (س) تأکید کرد: کسی که یک لحظه تجرد را درک کند، آن موقع میداند که کل این عالم در مقابل عالم اعلا چیزی نیست. خود کلمه دنیا معنای قیاسی «پست»، با عالم اعلی مقایسه میشود. همه پیشرفتهای بشر در همین حیطه است که وقتی ما به عظمت کهکشان فکر میکنیم خودمان را کوچک و حقیر میبینیم؛ تا چه رسد به فهم «عالم لازمان و لامکان» که نور الهی آنجا تابان است.
وی افزود: ظرف محدود ما فقط منحصر به فهم عالم بالا نیست؛ در همین دنیای خودمان هم محدود هستیم. در همین دنیای خودمان و در تحلیل جامعه و اطراف خودمان هم محدود هستیم. تا چهار کلاس درس میخوانیم خیال میکنیم ما عالم دهر شده ایم و باقی همه بی سواد هستند؛ تا چهار رکعت نماز نمیخوانیم خیال میکنیم همه ما عابد و مسلمان هستیم و باقی مردم همه بی دین هستند؛ تا اندکی از مظاهر دنیا را کنار میزنیم خیال میکنیم ما زاهد شده ایم و همه دنیا شهوت ران و مال طلب هستند و به مادیات رفته اند. این از ظرف کوچک ما است و وقتی پر شد آفت دارد.
سیدعلی خمینی ادامه داد: بدتر از او، مرحله تحقیر بقیه است که ببینید من نماز اول وقت را ترک نمیکنم، ولی همسایه و دوست من اهل نماز هم نیستند. به ملت عظیم ایران که نگاه میکنیم خیال میکنیم این مردم بی دین، غربگرا یا شرق گرا شده اند و اسلام دارد ضعیف میشود؛ این از ظرف محدود ما است. هر وقت این فکر به سراغ ما آمد که در این ملت بزرگ و فرهنگ غنی به نحوی خدشه کردیم و نگرانی در خودمان راه دادیم، بدانیم که ظرف ما پر شده است و بفهمیم که از حقارت خودمان است؛ و الّا در مواجهه با این ملت و فرهنگ بزرگ چه جای نگرانی است؟!
هر وقت احساس کردیم ما از ملت ایران متدینتر هستیم و باید آنها را به دین برگردانیم شروع اضمحلال ماست
وی یادآور شد: ملتی که از پس هزاران سال، فرهنگ غنی خودش را حفظ کرده، مگر ما حفظ کرده ایم و امثال ما حفظ کرده اند؟! ۱۴۰۰ سال میگذرد، چه کسی اسلام را در این سرزمین حفظ کرده است؟ ما اسلام را در این سرزمین حفظ کرده ایم؟! همین ملت بزرگ اسلام را حفظ کرده و همین مردم بزرگ اگر یک وقتی احساس کردند نیازمند هستند عالمان دینی را پرورش بدهند، حوزههای علمیه را اداره کرده اند. همین مردم وقتی احساس کردند که باید فرهنگ خودشان را بیمه کنند، جامعهای را پدید آوردند که از دل آن سعدی و حافظ متولد میشود.
نوه گرامی امام خمینی (س) تأکید کرد: هر وقت در وجود خودمان احساس کردیم که ما از ملت ایران متدیّنتر هستیم، ما از ملت ایران دلسوزتر نسبت به اسلام هستیم، ما از ملت ایران نسبت به احکام اسلامی دلسوزتر هستیم، بدانیم آن لحظهای است که اضمحلال و زوال ما دارد شروع میشود. این ملت خیلی بزرگ و عظیم است؛ چه جای نگرانی نسبت به دین و فرهنگ وجود دارد؟! برآیند این ملت دین خدا را حفط کرده است. خدمتی که ایرانیها به اسلام و تشیع کرده اند را کس دیگری کرده است؟! همین ملت آمدند و این مسیر را پیش بردند. اگر میخواهیم دین خدا تقویت شود راهش این است که به این ملت اتکا و اعتماد کنیم.
وی با تأکید بر اینکه تمام هنر امام در همین معنا بود، تصریح کرد: امام از یک شهرستانی بلند شد و درس خواند و یک حکومت ۲۵۰۰ ساله را کنار زد و خودش حکومت جدیدی را تأسیس کرد؛ وقتی نگاه کنید یکی از شخصیتهای موفق تاریخ است. عامل موفقیت امام، جدای از ایمان به خدا، یک چیز بیشتر نیست و آن هم «اعتماد به مردم» بود؛ که عامل موفقیت ما هم هست. امام تا بن دندان «خوشبین به ملت» بود؛ نه اینکه بگوید ملت بین دین هستند و من باید آنها را با دین کنم؛ ملت ما غربگرا و شرق گرا شده اند و من باید آنها را به راه راست هدایت کنم. هر وقت احساس کردیم ملت دارد تحت تأثیر قرار میگیرد، بدانیم ما مقصر و محدود هستیم و داریم بد تحلیل میکنیم.
سیدعلی خمینی گفت: برآیند جامعه یعنی جامعه ایران در طول تاریخ متدیّنِ متدیّنِ متدیّن داشته و بی دینِ بی دینِ بی دین هم داشته، اما برآینده این جامعه حافظ فرهنگ و تشیع بوده است. چه کسی هیأت مذهبی را اداره میکند؟ همین هیأت مذهبی که بعضی وقتها دوست و دشمن علیه آنها کار میکنند. نگاه و اتکاء امام به همین ملت بود. امام میگوید من خادم ملت هستم.
وی افزود: ولایت فقیه در مقام حقوقی و فقهی هست و منافاتی با خادم بودن فقیه ندارد. یک وقتی در حقوق و شرع اسلامی برای اینکه دست این خادم شما باز باشد، یک جاهایی محدودش نمیکنید و به او ولایت میدهید؛ این منافاتی ندارد که خادم است. ولی فقیه که ما عرض میکنیم، امام میفرمودند و در فقه ما هم هست، یک اصطلاح حقوقی است. یک وقت نگویید چرا امام ولایت فقیه را اثبات میکند و بعد خودش را خادم میداند.
دین مردم را میخواهید حفظ کنید به مردم برگردید
نوه گرامی امام خمینی (س) تأکید کرد: نگاه امام به ملت و جامعه راه تعالی ما است؛ همه مشکلات حل میشود. دین مردم را میخواهید درست کنید، به مردم بگردید و بگذارید این فرهنگ عظیم تودههای ملت کار خودش را انجام بدهد. بی خودی نیست یک شخصیتی پیشرفت میکند و مقبول میشود. این ۳۰، ۴۰ سال تخریبی نبود که نسبت به امام صورت نگیرد و توهینی نبود که نسبت به امام نشود. تمام دستگاههای تبلیغاتی شرق و غرب و ضد انقلاب، تمام تلاششان را گذاشتند که این چهره نورانی را خدشه دار کنند. یک نفر را پیدا کنید که بگوید ایشان به مردم اتکا نداشت و مردم دوستش نداشتند؛ عین روز روشن است که مردم عاشقش بودند، مردم دوستش داشتند و او مردم را دوست داشت. یک نفر هم سراغ نداریم که انکار کند این فرد در اوج محبوبیت آمد و در اوج محبوبیت رفت.
مسئولین اگر یک قدم برای مردم بردارند مردم صد قدم به سمت آنها بر خواهند داشت
وی با اشاره به جملاتی از امام خمینی (س) اظهار داشت: ما زبان مردم هستیم؛ مردم ایران چک سفید امضا به ما نداده اند. چرا حرف شما را گوش میکنند؟ چون برآیند جامعه ایرانی حرفی که من میزنم را مصلحت خودشان میدانند، حرف من را گوش میکنند و من سرباز، خادم و دنبال کار اینها هستم و این را میفهمند. من بارها عرض کرده ام، مسئولین جمهوری اسلامی اگر یک قدم برای مردم بردارند مردم صد قدم سمت آنها بر خواهند داشت. اگر یک لحظه خیال کردیم ما داریم کار میکنیم، اما ملت ایران کارهای ما را نمیبینند، این همان محدودیت ظرف است؛ ظرف ما پر شده است.
سیدعلی خمینی تأکید کرد: اگر ۴۰ سال است برقرار بوده اید به خاطر همین خدماتی است که کرده اید و اگر یک روزی هم نباشید به خاطر خدماتی است که نکرده اید؛ مردم شناخت دارند و میفهمند. اگر شما موفقیت به دست بیاورید، شرق و غرب عالم هم علیه شما تخریب کنند، هیچ کاری نمیتوانند انجام بدهند و ذرهای نمیتوانند تردیدی در شما ایجاد کنند. امام قبل از سال ۴۲ نهشت را شروع کرد، ولی آن زمانی کار امام پیش رفت که ملت همراهی کرد؛ لذا امام میفرماید «دست اجانب را شما قطع کردید. شما بر همه ما منت دارید. من از همه شما منت میکشم. من خادم همه شما هستم».
وی یادآور شد: سال ۵۸ امام میفرماید «امروز روزی است که باید حفظ کنید شما اسلام را»؛ ما چه کاره هستیم که اسلام را حفظ کنیم؟! امام در ادامه میفرماید «حفظ اسلام به این است که اعمالتان را تعدیل کنید. با مردم رفتار خوب کنید. برادر باشید با مردم. مردم را این طور حساب نکنید. رژیمهای سابق مردم را از خودشان جدا میدانستند… شما کاری نکنید که مردم از شما بترسند. شما کاری کنید که مردم به شما متوجه شوند». به خداوندی خدا اگر ما یک جوری بتوانیم همه حکومت را دست برآیند ملت ایران بدهیم، به یقین عرض میکنم که بهتر از همه ما اسلام را پیاده خواهند کرد.
هرچه ضربه میخوریم به خاطر فاصله گرفتن از آرمانهای اصیل انقلاب است
نوه گرامی امام خمینی (س) با تأکید بر اینکه فهم برآیند این ملت از اسلام بهتر از ما است که خیال میکنیم ۲۰ سال است داریم در حوزه درس میخوانیم، گفت: مخالفین و کسانی که خارج از کشور صبح تا شب بیانیه میدهند، یک حرف حسابیتر از اصول اصلی انقلاب ایران ندارند. ما هم هرچه ضربه میخوریم به خاطر فاصله گرفتن از همینها است. امام به مردم گفت این خواستههای شما است و این ملت از اقصی نقاط کشور برخاستند. این ظلم به مردم است که ما فکر کنیم اینها بی دین شده اند و ما برویم دیندارشان کنیم؛ اینها بی فرهنگ شده اند و ما باید برویم بافرهنگشان کنیم.
وی یادآور شد: جنگی که پیش آمد را چه کسی اداره کرد؟ این ملت چقدر صبور است؟ در این انقلاب چقدر اشتباه و بی تجربگی شده و چقدر همه صبح به صبح فسادهای اقتصادی شنیده اند؟ یک بار شد که قاطبه ملت کاری که باید انجام بدهند را انجام ندادند؟! در بزنگاهها و آن وقتی که همه ناامید بودند، آن وقتی که همه دست به دعا بودند، شد این ملت یک گام به عقب بگذارد؟! در جنگ وقتی شرق و غرب به شما حمله کردند، آن وقتی که هیچ امیدی نبود، شد این ملت عقب نشینی کند؟! در این تحریمهای اقتصادی به تعبیر غربیها فلج کننده، هنوز مانده اند که چطور این ملت و دولت فلج نشد.
این که مسئول جمهوری اسلامی با پیکان بیاید و با ینز برود جزو وعدههای انقلاب و امام نبود
سیدعلی خمینی افزود: قاطبه ملت ایران از مؤمنین صدر اسلام عمیقتر ایمان آوردند. این مؤمنین خالصی که خدا میفرماید اصحاب بهشت هستند، به خدا میگویند چیزی که وعده دادی را به ما بده. اگر ملت ایران چنین چیزی را از ما بخواهد، شد منحرف، غربگرا، شرق گرا؟! اگر به ما گفت این فسادهای اقتصادی جزو وعدههای شما بود یا نبود، این که مسئول جمهوری اسلامی با پیکان بیاید و با بنز برود جزو وعدهها بود یا نبود، کف روی آب را ول کنید؛ کسی که در غرب نشسته و چیزی میگوید، فریب خورده و یا با اشاره و پول ساختارشکنی و آب را گل آلود میکند، نباید ذهن خودمان را به اینها درگیر کنیم. اتفاقا ظلم وقتی میشود که مسئول جمهوری اسلامی بگوید میبینید که اینها چه شعارهایی میدهند و چه فحاشیهایی میکنند.
وی ادامه داد: پای حرف خانواده شهدا، کارگرها و مستضعفان بنشینید. این ملت صبور، ولی معترض است؛ همه معترضیم. ان شاء الله حکومت مهدوی (عج) حکومت کامل است؛ وقتی نقص وجود دارد، اعتراض باید وجود داشته باشد. اگر اعتراض نبود و سکوت مرگبار بود، ما باید میترسیدیم. اگر مسئولین ما هر غلطی میکردند مردم فقط نگاه میکردند، باید میگفتیم یا این ملت مرده و یا این حاکمیت صدام است که صدا از کسی در نمیآید. اینکه جامعه ما فریاد میزند به خاطر مسلمان بودن است و نمیگذارد هر پای کجی گذاشته شود. این را از پیامبر (ص) و هویت اصیل ایرانی خودش یاد گرفته است.
وقتی کار به باریکترین جا برسد، اگر به ملت برگردیم همه چیز حل میشود
نوه گرامی امام خمینی (س) تأکید کرد: «هویت ایرانی» امتیازاتی دارد و آن را دست کم نگیریم. جامعه شناسان ویژگیهای این هویت ایرانی را شماره کرده اند؛ خیلی ملت بزرگی است. تا الآن هر جا این ملت آمده اند، مشکلات را حل کرده اند و تمام درها باز شده است. اگر به ملت مراجعه کردیم، برنده شده ایم و اگر خودمان را تافته جدا بافته دیدیم، باخته ایم؛ کما اینکه گذشتگان باختند. اگر این ملت را ارج و قدر نهادیم و آن طور که هست و شایسته است دیدیم، این ملت جواب خواهد داد و جواب داده است.
وی در پایان افزود: حتی کاسبی حلال هم برای مسئول جمهوری اسلامی حرام است. ما مخالف ثروت نیستیم و اتفاقا بار فرهنگی را خیلی از ثروتمندان بر دوش کشیده اند؛ اما اگر خواستی در جمهوری اسلامی مسئولیت پیدا کنی، تو را به خدا فکر جیب نکن؛ برای خدمت و کار بیا. این باید مسأله ما باشد و باید دنبال راهکار برای آن باشیم و نمیشود به «عدالت» اتکا کنیم. در هر صورت ما نسبت به ملت خودمان امیدوار و متکی هستیم. این جمهوری اسلامی برخاسته از ملت است، برخاسته از شرق و غرب نبوده، و همین ملت هم حفظش میکند. وقتی کار به باریکترین جا برسد، اگر به ملت برگردیم همه چیز حل میشود. ذرهای نباید ناراحتی و نگرانی از مردم داشته باشیم.
در این مراسم، مسئولان کنسولگریهای ایران در نجف، بصره و اربیل، معاون امور کنسولی وزارت خارجه کشورمان، رییس کمیتهی امداد امام خمینی و جمعی از نمایندگان مجلس نیز حضور داشتند.