تشنهکامی مردم شرق استان کرمان پس از ۱۲ سال انتظار و با افتتاح خط انتقال آب از سد نسا به شهرهای بم و بروات پایان مییابد؛ طرحی که توسط رییس جمهور به بهره برداری میرسد.
طرح بزرگ آبرسانی شرق کرمان در دولت سیزدهم نهایی شد؛ شیرینکامی مردم پس از ۱۲ سال انتظار
مردم صبور و پرتلاش شرق استان کرمان سال هاست گرفتار چالش بزرگ آب در بخش های کشاورزی و شرب هستند، به همین دلیل پروژه انتقال آب از سد نسا که از باکیفیت ترین آب های استان محسوب می شود به شهرهای بم و بروات حدود ۱۲ سال قبل و از سال ۹۰ برای رفع مشکلات مردم کلنگ خورد.
اما این طرح با مشکلاتی نظیر کمبود اعتبار در میانه راه مواجه شد که تاخیری چندساله را در بهره برداری از این کلان پروژه حوزه آب استان به وجود آورد تا اینکه در سفر سال گذشته رییس جمهور این پروژه از اولویت های مهم قلمداد، بخشی از اعتبار آن تامین شد و مبلغ ۲۰۰ میلیارد تومان برای فاز نخست آن تاکنون اختصاص یافته است.
پروژه ای که آماده افتتاح شده شامل خط انتقال آب از سد نسا به شهرهای بم و بروات به طول ۵۷ کیلومتر، ایستگاه پمپاژ با ظرفیت ۹۷۰ لیتر در ثانیه، ۲ مخزن ۱۰ و پنج هزار مترمکعبی، ۴۰ کیلومتر خط برق و فاز نخست تصفیه خانه با ظرفیت ۲۵۰ لیتر در ثانیه است.
وزیر نیرو مرداد ماه سال ۱۴۰۱ در بازدید از این پروژه پیشرفت آن را ۸۰ درصد اعلام کرد و وعده داد تا تابستان سال ۱۴۰۲ آب به شهر بم برسد؛ حال، الوعده وفا و پس از گذشت یک سال از این وعده، پروژه طی روزهای آینده و در آغازین روزهای تابستان گرم امسال این طرح توسط دولت سیزدهم به بهره برداری می رسد.
سد نسا با ظرفیت ۱۶۸ میلیون مترمکعب در شرق استان کرمان در ۸۰ کیلومتری شهر بم قرار دارد که عمده آب آن از کوه های جبالبارز تامین می شود و به همین دلیل به اظهار کارشناسان، آب آن از با کیفیت ترین آب های منطقه به شمار می رود که استفاده آب شرب، محیط زیست و کشاورزی برای آن پیش بینی شده است.
سد نسا با ظرفیت ۱۶۸ میلیون مترمکعب در شرق استان کرمان در ۸۰ کیلومتری شهر بم قرار دارد که عمده آب آن از کوه های جبالبارز تامین می شود و به همین دلیل به اظهار کارشناسان، آب آن از با کیفیت ترین آب های منطقه به شمار می رودآنطور که استاندار کرمان در بازدید اردیبهشت ماه امسال از سد نسا اظهار داشت، حدود یک هزار میلیارد تومان تاکنون برای طرح انتقال آب از سد نسا به شهرهای بم و بروات هزینه شده است.
محمدمهدی فداکار افزود: این خط آبرسانی فعلا برای شهرهای بم و براوات است و ادامه این طرح برای بقیه شهرستان ها نیز آماده و مصوب شده که امیدواریم طی ماه های آینده مناقصه آن برگزار و کار اجرایی آن آغاز شود.
فرماندار بم نیز گفت: در سفر سال گذشته رییس جمهور این پروژه از اولویت های مهم بود که بخشی از اعتبار آن تامین شد و مبلغ ۲۰۰ میلیارد تومان طی ماه های اخیر برای فاز نخست آن تاکنون اختصاص یافته است.
محمد برزنگ خاطرنشان کرد: خط انتقال آب سد نسا به صورت کامل انجام شده است، اما تصفیه خانه و پمپاژ ناقص بود که برای تکمیل به اعتبار نیاز داشتیم.
فرماندار بم ادامه داد: لوله گذاری خط انتقال آب به صورت کامل انجام شده، تصفیه خانه ۶۴ درصد و ایستگاه پمپاژ ۷۸ درصد پیشرفت فیزیکی دارند که برای تکمیل پروژه انتقال آب از سد نسا به شهرهای بم و بروات به ۷۰۰ میلیارد تومان دیگر اعتبار نیاز است.
برزنگ اظهارداشت: از چندروز قبل کلرزنی و گندزدایی آب در حال انجام است تا بتوانیم آب پایداری وارد مدار شود و شهروندان از آب با کیفیت سد نسا استفاده کنند.
آماده سازی برای افتتاح فاز اول
فرماندار بم تاکید کرد: همه ظرفیت های تصفیه خانه این طرح هنوز به مراحل نهایی افتتاح نرسیده اما فاز نخست آن با ظرفیت ۲۵۰ لیتر در ثانیه آماده شده و کار گندزدایی و انتقال آب با ظرفیتی مشخص با بهره گیری از ایستگاه های پمپاژ و سایر تجهیزات اینک به مرحله افتتاح رسیده است تا کار بهره برداری این خط انتقال شکل اجرایی به خود گیرد.
وی ادامه داد: روزانه نیاز است تا بالای ۵۰۰ لیتر در ثانیه آب برای شهرهای بم و بروات وارد مدار شود که فعلا ۲۵۰ لیتر وارد مدار شبکه میشود و چاه هایی که وضعیت مناسبی ندارند از مدار خارج می شوند.
خط انتقال آب با لوله فولادی از محل آبگیر شبکه کشاورزی تا مخازن آب شرب شهرهای بم و بروات به طول ۵۶ کیلومتر به ظرفیت یک هزار و ۵۰۰ لیتر بر ثانیه انجام شده استمعاون طرح و توسعه شرکت آب منطقه ای کرمان نیز گفت: عملیات اجرایی شبکه برق رسانی به این طرح به پایان رسیده و در حال بهرهبرداری است که شبکه ۲۰ کیلوولت برق رسانی از پست فوق توزیع ارگ جدید بم تا ایستگاه پمپاژ و تصفیه خانه آب شرب به طول ۴۹ کیلومتر اجرا شده است.
محسن امیری بیان کرد: خط انتقال آب با لوله فولادی از محل آبگیر شبکه کشاورزی تا مخازن آب شرب شهرهای بم و بروات به طول ۵۶ کیلومتر به ظرفیت یک هزار و ۵۰۰ لیتر بر ثانیه انجام شده است.
وی ادامه داد: مخزن ذخیره آب به حجم پنج هزار مترمکعب، مخزن ذخیره آب پاک به حجم پنج هزار مترمکعب و ایستگاه پمپاژ آب با دِبی ۹۷۰ لیتر بر ثانیه نیز در این طرح پیش بینی شده است.
معاون طرح و توسعه شرکت آب منطقه ای کرمان خاطرنشان کرد: تصفیه خانه آب شرب به روش متعارف با پیشتصفیه فیزیکی، گندزدایی، لختهسازی و زلالسازی به ظرفیت یک هزار و ۵۰۰ لیتر در ثانیه و مخزن تماس با کُلر به ظرفیت ۱۰ هزار مترمکعب نیز اجرا می شود.
طرح انتقال آب از سد نسا به شهرهای بم و بروات قرار است طی سفر آیت الله سید ابراهیم رییسی طی روزهای آینده به کرمان افتتاح و بهره برداری شود.
بم در فاصله ۱۹۵ کیلومتری جنوب شرق مرکز استان کرمان قرار دارد.
عبارت “زمستان سخت اروپا”، این روزها در جامعۀ ایران حکم یک “جوک سیاسی” را پیدا کرده، اما بعید نیست که در آینده به یک ضربالمثل هم تبدیل شود. یعنی وقتی میخواهیم کسی را مثال بزنیم که از سر بدخواهی دیگران، بدبختی آنها را پیشبینی میکند ولی خودش گرفتار مصیبت و نکبت میشود، میتوانیم بگوییم فلانی از “زمستان سخت اروپا” دم میزد!
اما فرض کنیم زمستان سخت اروپا کمانه نمیکرد و بومرنگوار به سمت وعدهدهندگانش برنمیگشت. یعنی اروپا تا خرخره در برف فرو میرفت و اسیر یخبندان میشد و ما اینجا زمستانی بهاری را پشت سر میگذاشتیم. این کجایش خوشحالی دارد؟
آدم سالم، به ویژه وقتی ادعای خداباوری هم دارد، چرا باید از سرمازدگی خلق خدا خوشحال باشد؟ در تابستان سال ۲۰۰۳ موج گرما حدود ۱۵۰۰۰ نفر را در فرانسه کشت. آن موقع غربستیزی غربستیزان وطنی به اندازۀ امروز پیشرفت نکرده بود وگرنه موج گرمای کشنده در فرانسه، موجی از شادی را نیز در بین این افراطیون محترم برمیانگیخت!
وانگهی، سرمای اروپا چه مشکلی از حکومتکنندگان و چه دردی از حکومتشوندگان در ایران کم میکند؟ مثلا قرار است به مردم گفته شود اروپا غرق در نکبت است، پس قدر ما را بدانید؟ موج سرما هر اندازه هم که شدید باشد، حداکثر دو ماه زندگی روزمره را مختل میکند. بعد از آن دو ماه، چگونه باید مردم را متقاعد کرد اروپاییها بدبختاند؟
برخی از رسانههای اصولگرا در روزهای اخیر نوشتند مقامات اروپایی نسبت به از راه رسیدن موج سرما در کشورهایشان هشدار دادهاند ولی در ایران یک مشت اصلاحطلب خودباخته و کاسهلیس، حاضر نیستند بپذیرند که اروپا گرفتار سرما شده.
اما سخنان آن مقامات غربی، عمدتا متعلق به تابستان بود و همان طور که رسانههای اصولگرا نوشته بودند، آنها “هشدار” داده بودند که سرمای شدید در راه است. از کاستیهای احتمالی هم گفته بودند تا اولا چارهای برای آنها اندیشیده شود، ثانیا توقع مردم را پایین بیاورند و متناسب سازند با شرایط سخت محتمل.
اصلا راز موفقیت غرب لیبرال در برابر مارکسیسم و فاشیسم و نازیسم همین بوده. یعنی نپوشاندن کاستیها و برجسته کردن نقاط ضعف و اهتمام به خودانتقادی. برعکس، در حکومت استالین و هیتلر، کسی نمیتوانست بگوید در عملکرد حکومت نقصانی هست و روزهای سخت در پیش است.
چرچیل در آن سخنرانی مشهورش، خطاب به مردم بریتانیا گفت: «من جز خون، زحمت، اشک و عرق چیزی برای عرضه ندارم» اما هیتلر مدام و مکرر وعدۀ پیروزی قطعی میداد. اما آنکه پیروز شد، چرچیلِ واقعگرا بود نه هیتلرِ رجزخوانِ لافزنی که میپنداشت مسیر تاریخ به دست او و به میل او در حال تغییر است.
علی بن ابیطالب در خطبۀ هَمّام گفته است انسان پارسا «دیگران را بر مصائبشان سرکوفت نمیزند.» بنابراین معنا ندارد عدهای خودشان را پیرو علی (ع) بدانند و منتظر مصیبت برای سایر مردم جهان باشند و از درافتادن آنها به ورطۀ زمستان سخت، خوشحال شوند.
مصیبت یعنی بدبختی. مصیبت دیگران شادی ندارد. چه رسد به اینکه کسانی، یعنی بخشی از خلقالله، گرفتار مصیبت هم نشده باشند و ما دائماً، از سر طلب، وعده دهیم که آنها گرفتار مصیبت خواهند شد.
بدخواهی برای دیگران، گاهی هم عین بومرنگ به سمت خود بدخواهان برمیگردد. به قول مولانا:
چونکه بد کردی ز بد ایمن مباش
زانکه تخم است و برویانُد خداش
فعل تو که زاید از جان و تنت
همچو فرزندی بگیرد دامنت
زمستان سختِ از راه نرسیدۀ اروپا، قرار بود محصول جنگ اوکراین باشد. اگر هم این جنگ چنین ثمری میداشت، تفاوت سیاسی چندانی ایجاد نمیشد. اروپایی که هیتلر را پشت سر گذاشته، بعید است مغلوب پوتین شود. کسی که میخواهد دفتر “تاریخ لیبرال” را ببندد، باید ایدئولوژی جذابی هم داشته باشد.
ناسیونالیسم مندرس پوتین، حتی یکصدم جذابیت مارکسیسم را ندارد و نمیتواند جنبشی فراگیر برای گشودن “دفتری تازه” و “راهی نو” در تاریخ ایجاد کند. پوتین حداکثر میتواند جنگی اتمی برپا کند و بشریت را به “ماقبل تاریخ” برگرداند.
اما در شرایطی که “موازنۀ وحشت” بین قدرتهای اتمی جهان برقرار است و کرملین هم دیگر ایدئولوژی جذابی در چنته ندارد، سرمای سخت اروپا نمیتواند راستگرایان افراطی را در فرانسه و اتریش و ایتالیا و هلند و آلمان و بریتانیا چنان تقویت کند لیبرالدموکراسی را به سمت نابودی سوق دهند.
الیگارشهای روسیه هم زندگی در غرب لیبرالدموکراتیک را به زندگی در مسکو ترجیح میدهند. عین عطاالله مهاجرانی خودمان، که ترجیح میدهد در لندن علیه جهان غرب توئیتهای بیمزه منتشر کند نه در تهران.
رشتۀ کلام از دست نرود. زمستان سخت دامن اروپا را نگرفته، زیرا در غرب لیبرالدموکراتیک چیزی به نام “مدیریت علمی” وجود دارد. حتی اگر زمستان سخت از راه برسد، مدیریت علمی از خساراتش میکاهد.
مدیریت علمی همان چیزی است که زاکانیها و برادران جلیلی و برادران پناهیان و سایر برادران با آن بیگانهاند و با این بیگانگی، کار کشور را به اینجا رسانده و کشاندهاند. در غیاب علم و با اتکا به مدیریت ایدئولوژیک، حتی اگر کل اروپا هم به عصر یخبندان برگردد، مشکلی از مشکلات جامعۀ ایران حل نخواهد شد.
این هم از عجایب است که عدهای در اوج گرفتاری و ندانمکاری، میتوانند بابت فلاکت دیگران خوشحال باشند. آن هم بابت فلاکتی که هنوز از راه نرسیده!
فلاکت یعنی فلکزدگی. کسانی که آرزوی فلکزدگی دیگران را دارند، بسا که فلک خودشان را بزند. رسم روزگار است این. به قول حافظ: که حکم آسمان این است اگر سازی وگر سوزی (تو از سرما!)
بعد از یک تاخیر قابل توجه، لایحه بودجه سال ۱۴۰۲ تقدیم مجلس شد و همانطور که پیشتر هم اعلام شده بود، یک بودجه انبساطی است و در ردیفهای مختلف بیش از ۲۵ درصد افزایش داشته است. بر اساس این لایحه درآمدهای عمومی نسبت به سال جاری ۴۰ درصد افزایش داشته و به ۹۷۸ هزار میلیارد تومان رسیده است. همچنین منابع حاصل از واگذاری داراییهای سرمایهای نسبت به بودجه ۱۴۰۱، ۳۸ درصد افزایش یافته است. اعتبارات تملک داراییهای سرمایهای ۳۲۷ هزار میلیارد تومان پیشبینی شده است که حدود ۲۶ درصد افزایش یافته است. در این بین سهم مالیات ۸۲۶ هزار میلیارد تومان در نظر گرفته شده است، بنابراین سهم مالیات در بودجه عمومی دولت برابر ۷۲ درصد خواهد بود.
همچنین در درآمدهای مالیاتی حدود ۲۵۰ هزارمیلیارد افزایش پیش بینی شده است و دولت در درآمدهای نفتی و گازی و میعانات هم بر این باور است که سال آینده میتواند ۶۰۳ هزار و ۸۰۷ میلیارد تومان درآمد داشته باشد. یعنی حدود ۱۰۰ هزار میلیارد بیشتر از سال جاری. علاوه بر اینها میزان درآمدهای مالیاتی در بودجه سال آینده معادل ۷۰۰ هزار میلیارد تومان است که نسبت به بودجه سال جاری، ۵۴ درصد افزایش نشان داشته است که این معادل ۳۵.۵ درصد از کل درآمدهای بودجه عمومی کشور است که ۳ درصد بیشتر از سهم این پایه درآمدی از بودجه ۱۴۰۱ است.
در مجموع به صورت خلاصه کل بودجه ۴۲% درصد، درآمدها ۴۰%، واگذاری داراییهای مالی ۶۷ درصد، هزینههای جاری ۴۵ درصد، تملک داراییهای سرمایهای ۲۵ درصد و تملک داراییهای مالی ۴۸ درصد در لایحه ۱۴۰۲ افزایش یافته است.
همه آنچه گفته شد اعداد و ارقام بودند، اما در بودجه به زبان ساده چه اتفاقی رخ داده است و تاثیرات این بودجه بر اقتصاد و معیشت مردم چه خواهد بود؟
ایرادات بودجه ۱۴۰۲ کجاست؟
مسعود دانشمند، تحلیلگر مسائل اقتصادی در گفتگو با فرارو عنوان کرد: «باید در ابتدا به این نکته اشاره کنم که تمامی بودجهها از دو بخش درآمدی و هزینهای تشکیل شده است. یعنی زمانی امکان تامین هزینهها وجود دارد که درآمدهای پیشیبینی شده، محقق شود. حالا در نظر بگیرید که اگر درآمدها محقق نشود، چه اتفاقی رخ میدهد؟ به هرحال هزینهها قطعی است. به عبارت سادهتر، تمام بودجه جاری کشور اجباری است و چه درآمد محقق شود و چه نشود، باید دولت آنها را تامین کند؛ بنابراین اگر درآمدها محقق نشود، اولین اقدام دولت، قطع بودجه عمرانی است. در دومین گام با توجه به اینکه نمیتوانیم هزینههای جاری را نپردازیم، به سمت استقراض از بانک قدم برمیداریم که این هم آثار تورمی دارد.»
وی افزود: «الان هم در بودجه باز هم مانند سالهای گذشته، منابع درآمدی را مدنظر قرار دادهاند که ممکن است محقق شود و یا ممکن است تحقق پیدا نکند. یعنی عملاً منابعی را در نظر گرفتیم که «احتمالا» محقق میشود و هیچ قطعیتی در آنها وجود ندارد. درآمدهای مالیاتی و درآمدهای نفتی از همین دست موارد هستند؛ بنابراین دوباره به این سمت خواهیم رفت که بودجههای عمرانی را تعطیل کنیم و برای بودجه جاری هم به چاپ اسکناس رو میآوریم که یعنی تورم مضاعف. این در حالی است که اگر دولت میخواهد جامعه و اقتصاد گردش داشته باشد، باید تورم را مهار کند.»
او تاکید کرد: «اما وقتی که آمارهای دولتی حکایت از تورم بالای ۴۰ درصد است و باز هم بودجه را بیش از ۴۰ درصد افزایش میدهد، متقابلا تبدیل به تورم خواهد شد. زیرا این افزایش بودجه به سمت هزینه دستمزد و حقوق کارگران و کارمندان نرفته است. دولت در بودجه اعلام کرده که دستمزد کارمندان و کارگران «حداکثر» ۲۰ درصد افزایش پیدا خواهد کرد. یعنی ممکن است حداقل این درصد(که ۵ درصد است) افزایش پیدا کند و یا نهایت آن ۲۰ درصد رشد داشته باشد. اما اگر میانگین را در نظر بگیریم، ۱۰ درصد حقوق کارمندان و کارگران در سال آینده افزایش پیدا میکند. همین مسئله به این معنی است که ما قدرت خرید قشر حقوق بگیر را کاهش دادیم. یعنی قرار نیست سال آینده هم چرخش اقتصادی به درستی در کشور رخ دهد.»
دانشمند تصریح کرد: «وقتی قدرت خرید وجود نداشته باشد، به این معنی است که سفره مردم روز به روز کوچکتر میشود. حالا این را در کنار همان مسئله قطع بودجه عمرانی قرار دهید. قطع بودجه عمرانی هم به این معنی است که سرمایهگذاری برای نسل آینده انجام نمیشود و به تبع آن ایجاد اشتغال نیز صورت نمیگیرد. پس بیکاری نه تنها کاهش پیدا نمیکند که افزایش هم خواهد داشت. نتیجه این مسئله کاهش تولید ناخالص داخلی است. یعنی همین وضعیت چند سال اخیر که رشد اقتصادی صفر یا منفی بود. این موضوعی بود که باید در کلیات موضوع بودجه مردم در جریان آن قرار میگرفتند.»
وی افزود: «حالا اگر بخواهیم که دچار این چرخه نشویم باید درآمدهایی را مدنظر قرار دهیم که قطعاً محقق میشوند. یعنی «درآمدهای واقعی». از سوی دیگر نباید بخشهایی با افزایش بودجه مواجه شوند که این هزینهها به سمت تولید ناخالص سوق داده نشوند. این دقیقا همان موضوعی است که در بودجه امسال به شدت نادیده گرفته شده است و بودجه بخشهایی افزایش پیدا کرده که هیچ ارتباطی به تولید در کشور ندارند. به عبارت سادهتر دولت هزینه کلانی انجام میدهد، اما در بخشهایی که ایجاد اشتغال کند، سرمایهگذاری انجام نمیشود. البته امیدوارم که نمایندهها متوجه این مسئله باشند و این بودجه فعلی را تصویب نکنند و اصلاحات مورد نیاز را اعمال کنند.»
این تحلیلگر مسائل اقتصادی در خصوص رانتهای آشکار و پنهان در بودجه سال ۱۴۰۲ اظهار کرد: «ببینید وقتی دولت درآمدهای غیر قطعی را مدنظر قرار میدهد، قطعا به سمت رانت پیش خواهد رفت. به عنوان مثال وقتی در بودجه تعداد بشکه نفت و قیمت دلار مشخص میشود، اگر این میزان نفت فروخته نشود یا قیمت دلار تغییر کند، موجب عدم تحقق درآمد پیشبینی شده میشود. حالا در چنین شرایطی چه اتفاقی رخ میدهد؟ بعضی افراد حقیقی یا حقوقی پیدا میشوند که اعلام میکنند که همان میزان نفت که مدنظر دولت است را میفروشند. عملا آن را میفروشند، اما مبلغ کمتری به دولت ایران پرداخت میکنند. زیرا به هرحال تحریم هستیم و امکان فروش نفت در محدودیت است. پس ناچاریم قبول کنیم. همین یعنی رانت. یعنی وقتی شما درآمدهای غیرقطعی را مدنظر قرار میدهید، خیلی جاها برای تحقق آن رانت ایجاد میشود.»
او تاکید کرد: «اصلا موضوع این است که تا زمانی که ما نتوانیم در اقتصاد جهانی حضور داشته باشیم و به امکانات جهانی دسترسی پیدا کنیم، خواسته یا ناخواسته، برای رفع نیازهایمان در موقعیتهایی قرار میگیریم که ایجاد رانتهای کلان میکند. اما وقتی ما نه میتوانیم درست و کامل نفت بفروشیم و نه میتوانیم پول حاصل از فروش همین حداقل نفت را مستقیم و سریع وارد کشور و سیستم بانکی کنیم، ناچار هستیم برای تحقق درآمدها و رفع هزینهها، در بعضی بخشها رانتهایی به افراد و سازمانها و شرکتهای مختلف بدهیم. علاوه بر اینها واقعیت این است که مادامی که شفافیت به اقتصاد بودجه برگردانده نشود، ما شاهد رانتهای آشکار و پنهان بسیاری خواهیم بود.»
دانشمند با اشاره به افزایش حدود ۳۰۰ همت درآمد پیش بینی شده مالیاتی توسط دولت در بودجه سال ۱۴۰۲، عنوان کرد: «این تصمیم دولت بسیار عجیب است. زیرا در همین سال جاری، با وجود اینکه مبلغ بسیار پایینتر بود، اما بخشی از درآمدهای مالیاتی محقق نشد. دلیلش هم این است که وقتی کشور در شکوفایی اقتصادی قرار ندارد، وقتی رشد اقتصادی نداریم، وقتی تجارت به شدت کاهش و یافته محدود شده، وقتی تولید کاهش چشمگیری پیدا کرده است، به این معنی است که شرکتها و کارخانههای ما نتوانستهاند به خوبی کار کنند. خب وقتی نتوانند درآمد مناسب داشته باشند، چطور میتوان انتظار داشت که مالیات پرداخت کنند؟ بنابراین اصلا این درآمد مالیاتی که دولت پیش بینی کرده، کاملا «موهوم» است. اصلا هم مهم نیست سازمان مالیاتی چقدر بر مردم فشار بیاورد، این درآمد محقق نخواهد شد. زیرا بخش خصوصی در ایران هر روز در حال کوچک شدن است و فقط همین بخش و کارمندان هستند که مالیات پرداخت میکنند.»
او افزود: «اگر نگاهی به چند سال اخیر بیاندازید، میبینید که واحدهای خصوص طی این مدت بسیار کاهش پیدا کرده است و خیلیها تعطیل کردهاند یا ورشکست شدهاند. پس چطور میخواهد از اینها مالیات دریافت کنند؟ باید در نظر داشت که زمانی، دریافت مالیات و افزایش آن امکان پذیر است که اقتصاد در رشد و شکوفایی باشد. از سوی دیگر مالیات را به سمت خانههای مستقل بالای ۲۰ میلیارد تومان و خودروهای بالای یک و نیم میلیارد بردهاند که این هم غیرمنطقی است. زیرا به عنوان مثال اگر قرار است مالیات پرداخت کنند باید نرخ تورم در تمام این سالهایی که از خرید این خانه گذشته، محاسبه کنند تا معلوم شود، باید مالیات پرداخت کند یا خیر. این درباره مالیات بر خودرو هم صدق میکند. وقتی فردی چند سال پیش یک ماشین خریداری کرده به مبلغ ۴۰۰ میلیون تومان. حالا به دلیل افزایش افسارگسیخته تورم، به بالای یک و نیم میلیارد رسیده است. این که نباید مالیات پرداخت کند.»
وی ادامه داد: «از سوی دیگر دولت برای اینکه بتواند درآمد مالیاتی خود را افزایش بدهد، یک عوارضی برای ثبت سفارش لحاظ کرده است. خب یعنی هیچ کارشناسی در دولت حضور ندارد که بگوید این مالیاتی که برای ثبت سفارش واردات وضع شده، منجر به افزایش قیمت تمام شده کالا و به تبع آن افزایش قیمت برای مصرف کننده میشود؟ این یعنی تورم. چه کسی پاسخگوی این مسئله است؟ واقعیت این است که بودجه سال ۱۴۰۲ کاملا تورم زا است. زیرا وقتی قیمت کالا و خدمات را افزایش میدهیم، در محاسبات قیمت دلار را بالا میبریم و… منجر به افزایش تورم میشود. ما زمانی میتوانیم مانع از این موضوع شویم که سعی در تثبیت قیمتها داشته باشیم. اما دولت بودجهای را ارائه داده است که منجر به افزایش قیمتها خواهد شد.»
دانشمند در پایان تاکید کرد: «به طور کلی یک موضوع مشخصی در اقتصاد وجود دارد و این است «تورم را دولتها ایجاد میکنند نه ملتها». زیرا این دولتها هستند که با رفتارهای اقتصادیشان، تورم ایجاد میکنند. همین افزایش دستمزدها، افزایش مالیات، افزایش قیمت دلار، عوارض ثبت سفارش واردات و… از جمله همین رفتارهای اقتصادی است. اصلا در هیچ کجای جهان و در هیچ کشوری دیده نشده که مردم تورم ایجاد کنند. مردم فقط مجبور هستند که تورم ایجاد شده را تحمل کنند؛ بنابراین من پیش بینی میکنم که با این بودجه و تورم بالا ۴۰ درصد، قطعا سال آینده در چند مرحله با افزایش تورم مواجه خواهیم شد. یعنی قرار است که با این بودجه سال آینده باز هم مردم فقیرتر شوند.»
مقام معظم رهبری:
تاثیر وسوسه بر جوان با تبیین برطرف میشود نه باتوم
گزیده بیانات رهبر انقلاب در دیدار مردم قم با ایشان به این شرح است:
زنده نگه داشتن حوادث تحولی تاریخ وظیفهی همه است
– قیام ۱۹ دی مردم قم سرآغاز یک جهاد بزرگ و تحولآفرین بود برای بیرون کشیدن ایران از هاضمه غرب
– بزرگداشت نوزدهم دی سال ۵۶ هر سال تکرار میشود. باید هم استمرار داشته باشد. در آینده هم باید این رشته نورانی دوام پیدا کند. چرا؟ چون حادثه یک حادثهی تحولی بزرگ بود، حادثهی عادی نبود. زنده نگه داشتن حوادث تحولی تاریخ وظیفهی همه است.
– چرا میگوییم نوزده دی قم یک حادثه تحولآفرین و تاریخی است؟ چون شروع و سرآغاز یک جهاد بزرگ است. از اینجا یک جهاد بزرگی آغاز شد در سراسر کشور که هدف این جهاد هم این بود که ایران عزیز را از هاضمهی غرب بکشد بیرون. ایران که له شده بود زیر دست و پای فرهنگ معوج و غلط غربی و زیر تسلّط سیاسی و نظامی غربی، این را بکشد بیرون، مستقلش کند، هویت تاریخی ایران را احیا کند. هویت تاریخی اسلام و ایران، ایران اسلامی است.
– این هویت اسلامی ایران گم شده بود. اگر کسی میآمد در خیابانهای تهران راه میرفت، نه حالا فقط هم تهران، در خیلی از شهرهای دیگر، حتی در یک جاهایی از مشهد ما اگر کسی راه میرفت، احساس نمیکرد اینجا یک کشور اسلامی است، اینجا یک مردم مسلمانی زندگی میکنند.
راهبرد جریان باطل کتمان یا کمرنگکردن ایامالله است
– راهبرد جریان باطل کتمان یا کمرنگکردن ایامالله است؛ راهبردش این است که نگذارد اینجور روزها، اینجور حادثهها زنده بمانند و نورافشانی کنند. از نظر جبهه باطل این ایام غالباً کتمان میشوند یا حتی به انکار هم میرسد. روز بیست و دوی بهمن کتمان میشود، روز سیزده آبان، روز نوزده دی، روز نه دی، روز بیست و نه بهمن قضیه تبریز، روز تشییع شهید سلیمانی، روز تشییع شهید حججی، اینها همه ایاماللهاند. اینها را میخواهند کتمان کنند. اینها هر کدام یک مشعلی هستند که از نظر جریان باطل باید خاموش بشوند، جریان باطلی که در مقابل شما، در مقابل این ملت، در مقابل این انقلاب قرار دارد این مشعلها را بر نمیتابد، اینها را باید نابود کند، مشعلها را خاموش کند.
کار را به لحظه و به هنگام باید انجام داد
– کار را به لحظه باید انجام داد. توابین برای انتقام خون مطهّر امام حسین آمدند جنگیدند، کشته شدند، همهشان کشته شدند، اما در تاریخ اینها را مدح نمیکنند. چرا؟ چون دیرجنبیدند. شما که میخواستید خونتان را در راه امام حسین بدهید، چرا در اول محرّم، دوم محرّم نیامدید، یک کاری اقلاً صورت بدهید؟ آنجا میایستید تماشا میکنید، امام حسین(ع) به شهادت میرسد، بعد دلتان میسوزد، آن وقت میآیید در میدان. این کار را به هنگام انجام ندادن این جور است. کار را به هنگام باید انجام داد. نباید غفلت کنیم از وظیفهای که عقل و شرع به عهده ما گذاشته. باید بدون تأخیر وارد میدان بشویم. نباید تأخیر داشته باشیم. آن وقت به تناسب اهمیتی که آن کار دارد، خطرات را به جان بخریم.
زمان جنگ، همه قدرتها برای تجزیه ایران همدست شدند اما نتوانستند
– بنده باز هم برای چندمین بار سفارش میکنم شرح حال این خانوادههای شهدای دوران دفاع مقدس یا دفاع از حرم اهلبیت(ع) را بخوانید، ببینید چه سختیهایی را اینها متحمل شدند. این جوان همسر عزیزش، فرزند نور چشمش را رها میکند میرود برای ادای تکلیف در دفاع مقدس. هزارها اینجوری رفتند وارد میدان شدند خب نتیجه چه میشود؟ نتیجه این میشود که یک دیوانهای مثل صدام با امکانات فراوان وارد میدان میشود، آمریکا کمکش میکند، اروپا کمکش میکند، ناتو کمکش میکند، شوروی کمکش میکند، کشورهای مرتجع عرب مثل ریگ پول به پایش میریزند آخرش هم هیچ غلطی نمیتواند بکند برمیگردد دست از پا درازتر. وقتی ما یک جوانی مثل جوانهای دورهی دفاع مقدس در میدان داریم که پشتشان گرم به آن ایمان است و یک کسی مثل امام دست و بازوی اینها را میبوسد نتیجه این میشود پیشرفت حتمی است. بله جنگ احزاب بود امّا در این جنگ احزاب ایران پیروز شد؛ یعنی همهی قدرتهای دنیا دست به دست هم دادند که ایران را تجزیه کنند، خوزستان را جدا کنند، فلان جا را جدا کنند یک وجب از خاک کشور را نتوانستند ببرند این چیز کمی است؟ این پیروزی کوچکی است؟ وقتی حرکت میکنیم، احساس تکلیف میکنیم، خطر را قبول میکنیم، وارد میدان میشویم نتیجه این است دیگر این تجربهی ماست دیگر.
در قضیه اغتشاشات میخواستند نقاط قوت ما را از بین ببرند
-یک عدهای و خارجیها در تبلیغاتشان اینجور میخواستند وانمود بکنند که این اغتشاشات -که حالا یک تعدادی میآیند در خیابانها و فریاد میکشند و فحش میدهند و یک شیشهای را میشکنند و سطل زبالهای را آتش میزنند- مخالف با ضعفهای کشورند؛ ضعفهای مدیریتی، ضعفهای اقتصادی و… نه، بنده به شما عرض میکنم عکس این قضیه است. اینها میخواستند نقاط قوت ما را از بین ببرند.
آیا مشکل معیشتی و اقتصادی با آتش زدن سطل آشغال حل میشود؟
– در اغتشاشهای اخیر هم دست دشمن خارجی عیان بود. حالا یک عدهای انکار کردند. تا آدم میگوید دشمن خارجی، فوراً برای اینکه حالا یک جناحی را یا یک شخصی را یا یک گروهی را یا یک دولتی را به زمین بزنند، فوراً آن را انکار میکنند. یعنی نهخیر، تقصیر شماست. ولی نه، دست خارجیها واضح بود، معلوم بود. آن کار آمریکاییها، آن کار اروپاییها، کشورهای مختلف اروپایی هرکدام یک جوری در این قضیه وارد شدند به طور عیان، آشکار، نه مخفی. معلوم شد که چه کسانی در این قضیه دخالت دارند در این اغتشاشهای اخیر هم اینجوری بود. نمیشود ندیده گرفت اینها را خب اینجا هم مهمترین بخش کار، تبلیغات بود.
فضای مجازی را دیدید، رسانههای خارجی را از غربی و عربی و عبری و امثال اینها ملاحظه کردید دیگر. اینجا هم بنابراین نقش اول مال تبلیغات بود. خب یک عدهای اینجور میخواستند وانمود بکنند و خارجیها در تبلیغاتشان اینجور وانمود میکردند که این اغتشاشاتی که حالا یک عدهای، تعدادی میآیند در خیابانها و فریاد میکشند و فحش میدهند و یکجایی را یک شیشهای را میشکنند و یک سطل زبالهای را آتش میزنند و فلان اینها مخالف با ضعفهای کشورند، ضعفهای مدیریتی، ضعفهای اقتصادی، ضعفهای فلان، نه، بنده به شما عرض میکنم عکس قضیه [است]. این کسانی که آمدند وارد اغتشاشات شدند و اینها را راه انداختند هدفشان برطرف کردن ضعفهای کشور نبود، هدفشان از بین بردن نقطههای قوّت کشور بود.
نقاط قوّت را میخواستند متوقف کنند و الّا بله ما مشکل اقتصادی داریم شکّی نیست، مشکل معیشتی مردم را داریم آیا مشکل اقتصادی با آتش زدن سطل آشغال حل میشود؟ با آمدن و اغتشاش کردن در خیابان حل میشود؟ اینها نمیخواستند نقاط ضعف را از بین ببرند اینها میخواستند نقاط قوّت را از بین ببرند. خب اینها خیانت بود بلاشک خیانت بود و دستگاههای مسئول هم برخورد جدّی و عادلانه میکنند با خیانت، و باید هم بکنند.
وسوسهای تاثیرگذار بر جوان و نوجوان را باتوم برطرف نمیکند، تبیین برطرف میکند
– یک مساله جهادتبیین است. بارها و بارها بنده تکرار کردم و باز هم تکرار میکنم. دشمن در راس نقشههایش، تبلیغات است. به قول خودشان پروپاگاندا. علاج پروپاگاندا تبیین است؛ از زبانهای مختلف، از حنجرههای مختلف، با تعبیرات مختلف، با ابتکارات مختلف. وسوسهای را که روی آن جوان و نوجوان اثر میگذارد چه چیزی میتواند برطرف کند؟ باتوم که نمیتواند برطرف کند، آن وسوسه را تبیین میتواند برطرف کند.
باید کارهای بزرگ و تحولی در زمینههای اقتصاد و فرهنگ و امنیت و علم در کشور انجام شود
– باید کارهای بزرگ انجام بگیرد، باید کارهای تحوّلی انجام بگیرد. به نظر من، میتواند انجام بگیرد. مسئولین مؤمنی وجود دارند، مسئولین پُرکار و پُرتلاشی وجود دارند. میتواند کارهای تحوّلی انجام بگیرد. خود انقلاب بزرگترین تحوّل بود. کارهای مقدّمات انقلاب، هر کدام، یک کار تحوّلی بود. اینها بود که ما را توانست از آن گردنههای سخت عبور بدهد. بعد از این هم، چه در زمینهی اقتصاد، چه در زمینه فرهنگ، چه در زمینه امنیّت، چه در زمینههای گوناگون، زمینه علم، کارهای تحوّلی و بزرگ لازم است. به نظر من، این کار ممکن است. آدمش را داریم، مسئولینش را داریم، کشور بحمداللّه جوانهای خوبی دارد. در همین دانشگاهها و در بسیاری از حوزههای علمیّه در سراسر کشور و در بین مردم گوناگون، طبقات گوناگون، افرادی هستند که میتوانند کار کنند، کارهای مبتکرانه، کارهای نوآورانه و کارهای تحوّلی
اشاره رهبر انقلاب به یک سند تازه منتشر شده: کارتر در سال ۱۹۷۹ به سازمان سیا دستور سرنگونی انقلاب را داده است
– این حرکت عظیم که از قم شروع شد توانست ایران را از پنجهی غارتگر و خونین آمریکا نجات بدهد. در واقع ایران را از دست و از حلقوم آمریکا کشید بیرون. این شد پایه و اساس دشمنی آمریکا با ایران.
– اینکه میگویند فلان حادثه فلان قضیه موجب شد که آمریکاییها با ما دشمن بشوند بعضیها هم حالا بعد از چهل سال میگویند چرا آمریکاییها را با خودتان دشمن میکنید! ما داریم دشمن میکنیم؟ چهل سال است به خون ما تشنه است.
– ما حالا داریم آمریکا را دشمن میکنیم؟ آمریکاییها از روز اول شروع کردند. یک سندی اخیراً منتشر شده که برای من فرستادند، آوردند همین چند هفته پیش ظاهراً از یک مرکز معتبر آمریکایی که اسناد مهمی را بعد از مثلاً گذشت سی چهل سال منتشر میکند، این سندی را منتشر کرده که میگوید که کارتر در دسامبر ۱۹۷۹، دسامبر ۷۹ یعنی حدود ده ماه بعد از پیروزی انقلاب ما، یک دستوری میدهد به سازمان سیا. دستور این است که جمهوری اسلامی ایران را سرنگون کنید.
– یعنی همان اول انقلاب اوایل انقلاب رئیسجمهور آمریکا دستور سرنگونی جمهوری اسلامی ایران را با خواب آشفتهای که لابد دیده به سازمان سیا صادر میکند. آن وقت نکتهی جالب توجه این است که به چه وسیله ساقط کنید، ذکر میکند اولین نکتهای ذکر میکند تبلیغات است؛ پروپاگاندا. میگویند با پروپاگاندا تبلیغ کنید علیه جمهوری اسلامی.
– این کاری بوده که آن روز اینها شروع کردند. تبلیغات، البته خب فقط تبلیغات نبود تحریم هم بود جاسوسی هم بود نفوذ هم بود.